بررسی تاثیر رسانه و زمینه های ساختاری اجتماعی بر گرایش دانشجویان دانشگاه های ارومیه به عرفان های نوظهور

این پژوهش با هدف بررسی عوامل و زمینههای ساختاری - اجتماعی گرایش دانشجویان دانشگاههای ارومیه به عرفانهای نوظهور وتاثیرات مستقیم و مکانیزمی رسانههای جمعی بر این پدیده انجام شدهاست. رویکرد پژوهشی این تحقیق رئالیستی و اکتشافی بوده، که با استفاده از استراتژی پسکاوانه، مدل نظری تدوین شدهاست. روش تحقیق آن پیمایش کتبی بوده که در بین 055 نفر از دانشجویان دانشگاههای ارومیه، اطلاعات مورد نیاز جمعآوری شده است. روش نمونهگیری مورد استفاده در این پژوهش روش و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر مسئله مورد نظر در دو سطح اجتماعی)زمینههای بنیادی و PPS نمونهگیری خوشهای ارتباطی عوامل مکانیزمی صورت گرفتهاست. نتایج این تحقیق نشان میدهد که میانگین گرایش به عرفانهای نوظهور حدود 34 در مقیاس صفر تا صد بودهاست. تحلیل رگرسیونی نشان داده که متغیرهای وارده بیش از 86 درصد تغییرات متغیر وابسته را پیش- بینی میکنند. از بین متغیرهای مربوط به رسانهها، متغیرهایی که تاثیر معنی داری بر متغیر وابسته داشتهاند، به ترتیب میزان تأثیر آماری عبارتاند از: شبکههای تلویزیونی ماهوارهای بتای 5228 ، شبکههای اجتماعی مجازی اعم از فیسبوک، تویتر و غیره بتای 5223 ( رسانههای جمعی داخلی) بتای 5214 -، و رمانها و داستانهای غیر ایرانی بتای 5213 . در سطح عوامل و زمینههای اجتماعی - ساختاری نیز متغیرهای تاثیرگذار بر متغیر وابسته که در معادله رگرسیونی معنیدار بودهاند، به ترتیب میزان تاثیر - عبارتاند از: دین گرایی)بتای 5226 -(، انسجام اجتماعی)بتای 5228 -(، خشنودی اجتماعی)بتای 5218 -(، ملیگرایی)بتای 5210 پایگاه اجتماعی – اقتصادی 5214 -(، فاصله اجتماعی نهادی)بتای 5215 (، عزت نفس)بتای 5215 -(، حمایت اجتماعی)بتای 5250 آنومی اجتماعی بتای 5250 . اعتماد اجتماعی و آشنایی با فرهنگ ایرانی تاثیر معنی داری بر متغیر وابسته نگذاشتهاند.

کلیدواژه ها:

عرفان های نوظهور ، وسایل ارتباط جمعی ، زمینه های ساختی – اجتماعی ، روش رئالیستی ، تهاجم فرهنگی