تاثیر زبری منقطع در تعیین ضرایب هیدرودینامیکی موثر بر شمع با استفاده از روشهای تحلیلی مختلف

در حال حاضر یکی از مدلهایی که برای تخمین نیروی امواج کاربرد گسترده ای دارد معادله موریسون است اغلب آیین نامه های موجود مدل مذکور را برای تخمین نیروهای هیدرودینامیکی وارد بر سازه های دریایی توصیه می نماید. تفاوتهای مهمی که در بکارگیری هر کدام از آیین نامه مشاهده می گردد عمدتا ناشی از نحوه محاسبه و تخمین ضرایب هیدرودینامیکی اینرسی Cm و درگ Cd است در این تحقیق با بکارگیری داده های حاصله از آزمایشات مقیاس بزرگ انجام شده از آزمایشگاه هیدرولیک DELFT هلند تحلیل هایی جهت بررسی اثرات امواج تصادفی و منظم بر پایه های استوانه ای با سطح زیری جزئی Partial roughness انجام گرفته است برای تعیین سینماتیکهای ذرات آب که از اندازه گیری تراز سطح آب نتیجه می گردند، از دو تئوری موج خطی و تئوری موج غیرخطی استوکس از مرتبه پنجم استفاده شده است با بکارگیری پنج روش تحلیلی دامنه زمانی، ضراب هیدرودینامیکی Cd,Cm محاسبه شده است میانگین ضرایب Cm,Cd بدست آمده از کلیه روشهای تحلیلی بکار برده شده در قسمت زیر نقطه 2 استوانه مورد آزمایش به ترتیب برابر 546/1 و 358/2 و در قسمت صاف (نقطه 3 استوانه مورد آزمایش) برابر 803/0 و 746/1 می باشد نتایج نشان می دهند که با توجه به پروفیل رشد جانوران دریایی بر روی سیلندر در دریا بسته به موقعیت جغرافیایی محل احداث سکو می توان ضرایب هیدرودینامیکی را متناسب با زبری منقطع در طول سیلندر در نظر گرفت. علاوه بر این در طی تحلیلهای انجام شده روش تحلیلی کمترین مربعات وزنی نسبت به سایر روشهای بکار رفته در تخمین ضرایب هیدرودینامیکی از دقت بالاتری برخوردار می باشد

کلیدواژه ها:

معادله موریسون ، ضرایب هیدرودینامیکی ، امواج تصادفی ومنظم ، کمترین مربعات وزنی