تحلیل لایه واژگانی در فیروزشاه نامه

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 571

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCIHAS02_053

تاریخ نمایه سازی: 9 مرداد 1395

چکیده مقاله:

نثر پارسی در سده نهم هجری به تدریج از مبالغه های صنعتی و فنی قرون مقدم آزاد می گشت؛ چنانکه آثار تکلف که در آنها به افراط به صنایع توجه شده باشد کم و برعکس رواج سبک ساده عادی بیشتر می شد. در آثار منثور عهد تیموری، کمتر به لهجه کهن پارسی توجه میشد و اصطلاحات و لغات و ترکیبات عمومی کاربرد بیشتری داشت. روش متداول عهد تیموری، سبک ساده و روان در نثر است. فیروزشاه نامه یکی از داستان های عامیانه فارسی است که در سال 887 ه.ق در تبریز توسط داستان گذاری به نام محمد بیغمی نوشته شده است. موضوع این کتاب داستان شرح زندگی فیروز شاه پسر ملک داراب و دیگر پهلوانان ایرانی است که مجلد سوم و ادامه داراب نامه از همین نویسنده است. در این اثر واژگان فارسی همچون پاچال، مادرگیر، پاتاوه و غژغاو؛ واژگان ترکی مغولی مثل طراقای،قراقرم،جوق جوق، یراق، ایغاغ، مشتقات عربی . فارسی، اشکال مختلف جمع فارسی و عربی، ترکیبات عربی مانند الله اکبر، کن فیکون، نعوذبالله، الصبر مفتاح الفرج؛ نیز اسماء مرکبی همانند طراقاطراق، نوشانوش، گریزاگریز؛ مترادف های عربی و فارسی؛ حروف اضافه مرکب؛ حروف ربط وابسته ساز و همپایه ساز؛ وجود دو کلمه پرسش با هم ؛ حائز اهمیت است. نگارندگان در این مقاله برآنند تا به بررسی ویژگی های زبانی(لایه صرفی) فیروزشاه نامه بپردازند و جایگاه این اثر داستانی را در سده نهم هجری تبیین نمایند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

محمد رضا نجاریان

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد

شیما نمک شناس

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد