نقشه استراتژی برای هماهنگی وهمسویی دانش وصنعت (مطالعه موردی: کانون هماهنگی دانش وصنعت گل محمدی وابسته به معاونت علمی وفناوری ریاست جمهوری)

سیستمی که در زمان حاضر مدیریت ارتباط صنعت ودانشگاه را به عهده دارد،درحقیقت نامنظومه ای است که دربخش هایی متمرکز ودر بخش هایی به صورت غیر متمرکز،سیاست ها و تصمیماتی را البته ناهماهنگ و غیر مرتبط و شایددرمسیر ناخواسته هر چه نامتوازن کردن ارتباط صنعت ودانشگاه اتخاذمی کندودرعمل نیز حتی همین تصمیمات قابلیت اجرا ندارند. موقعیت وجایگاه مبهم،تعریف نشده و غیرمستحکم سیستم ارتباط صنعت ودانشگاه درساختارمدیریت و فرآیند تصمیم گیری کلان کشور موجب شده است تامدیریت ارتباط صنعت ودانشگاه نه به مثابه هویتی واحد، بلکه به عنوان جمع جبری بخش های اداری– اجرایی مجزاباشد،درحالی که ارتباط صنعت ودانشگاه، سیستمی پویاست که عملکردهای ساختاری آن، پیوسته با هم تعامل دارند. برای تنظیم این روابط و پایداری سیستم، هماهنگی و یکپارچگی در مدیریت آن ضروری است و نمی توان کارکردهای مطلوبی را از مدیریت منفک و بدون ارتباط با هم انتظارداشت. این مقاله به تبیین نقشه استراتژی کانون هماهنگی دانش وصنعت گل محمدی برمبنای کارت امتیازی متوازن می پردازد. نقشه استراتژی درقالب مدل چهار وجهی برای توصیف استراتژی ها،فضای ذهنی مشترکی را پدید آورده است که فعالان این صنعت می توانند از آن برای تعیین جهت گیری های خود استفاده کنند. نقشه استراتژی کمک می کند تا استراتژی های ساماندهی به شکلی منسجم، یکپارچه و سیستماتیک تدوین و با استقرار مدیریت هماهنگ وهمسویی ذینفعان، هماهنگی دانش وصنعت محقق شود.

کلیدواژه ها:

صنعت گل محمدی ، برنامه استراتژیک ، نقشه استراتژی