بررسی مبانی فلسفی رواندرمانیDBT و فلسفه دیالکتیکال در فرمایشات گهربار امام علی (ع) به عنوان راهبردهای درمانی تغییر در افراد خودکشی گرا

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 971

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCRTCP02_033

تاریخ نمایه سازی: 30 بهمن 1394

چکیده مقاله:

درمانDBT یا رفتار درمانی دیالکتیکی، یکی از رویکرد های جدید و کاربردی درمان های موج سوم است. که اصولاً در ابتدا برای درمان و کمک به بیماران خودکشی گرا توسط مارشال لینهان ) 0991 ( ابداع شد. از دیدگاه لینهان فهم فلسفه و تئوری زیر بنایی درمان DBTحایز اهمیت است. چرا که تعیین کننده ی نگرش درمانگر به رنج بیمار و پذیرش آن است. فلسفه این درمان برگرفته از دیدگاه هگل است که معتقد بود، دیالکتیک، سیر اندیشه است از طریق تز )وضع موجود(، آنتی تز )وضع مقابل( و سنتز )وضع مجامع(. چنین درمانی که تأکیدی اساسی بر مأخوذ از تأمل غربی و مراقبه شرقی دارد. و حقیقت یا راهکار مشکلات را، نتیجه یکپارچه سازی میان رویکردهایی که » تحمل « و » پذیرش « بر تغییر )تنظیم هیجانی و کارآمدی بین فردی( و رویکردهایی که بر پذیرش بی قید و شرط واقعیت )هوشیاری فراگیر بنیادی و تحملپریشانی( می داند؛ با این دیدگاه دیالکتیکی امام علی )ع ( إضربوا بعض الرأی ببعضٍ یتولد منه الصواب, وامخضوا الرأی مخْض السقاء ینتج سدید الآراء. که معتقد بود صواب، حقیقت و حل تنش، نتیجه تقابل ویکپارچه سازی اهداف یا موضوعات مختلف است، قابل مقایسه است. چرا که لینهان معتقد بود، هر اتفاقی که تز نامیده می شود گرایش به تولید یک نیروی مخالف خود یعنی آنتی تز دارد و درمانگر از طریقمتعادل سازی، تضاد بین اهداف و اندیشه ها به یک موقعیت جدید و سنتز می رسد. با الهام از این حدیث و آیه قرانی انا جعلناکم امه وسطا و در کار با مراجعان مسلمان که به رفتارهای خودکشی گرایانه اقدام می کنند، می توان کمک کرد که خودکشی یک رأی یا راهکار ناکارساز است )اعتباربخشی و پذیرش مراجع( اما این تنها راهکار موجود، نیست. و بهتر است که راهکارهای سازگارانه ی دیگری جستجو شود و از طریق این تضارب و تقابل آرا یا راه حل ها است که موقعیت میانه، دیالکتیک و تغییر درمانی محقق می شود.

نویسندگان

علی محمدی

کارشناس ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه شهید چمران اهواز