موانع جهت گیری اخلاقی در ورزش

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,208

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCST02_167

تاریخ نمایه سازی: 9 بهمن 1392

چکیده مقاله:

امام خمینی )ره( ورزش جسمانی و پرورش روحانی را دو وظیفه اصلی ورزشکاران می داند و معتقد است که ورزشکاران باید در همه ابعاد انسانی ورزش کنند که از آن به عنوان »« تربیت ورزشی »« یاد کرده است.اصطلاحی که حتی می توانست به جای مفهوم »« تربیت بدنی »« استفاده شود. ایشان این مفهوم غنی و عمیق را مطرح کردند و مرحوم رجبعلی مظلومی آن را بسط دادند و دکتر احمد بهشتی نیز در این باره کوشیدند.متاسفانه این مفهوم عملیاتی و استفاده نشد. حضرت آیت الله خامنه ای )مدظله( نیز در بخشی از سخنرانی مورخ 75/10/18 فرمودند دولت و مسولان باید اشتیاق به ورزش، »« روح ورزشکاری »» و ورزش خواهی را در مردمزنده کنند. از نظر ایشان قهرمان یک رمز، نماد، سمبل و الگو ست و مسولین ورزشی باید با یک دید فلسفی و با اتکا به یک منطق قوی، صحیح و حکمت آمیز حرکت کنند. در مورد ورزش قهرمانی نیز می فرماید: برخی ازرشت ههای ورزشی مطلقاً فلسفه ای ندارند و در امر ورزش دلیلی ندارد که از ریسک پذیری اروپایی ها تقلید کنیم.ایشان ورزش بومی را جزو ملیت و فرهنگ ایران محسوب می نماید که زنده کردن آن نیازمند تلاش و ابتکار است تا بتوان آن را به فراتر از مرزها نیز منتقل کرد. ورزش تاکنون چند جهت گیری نظامی، اموزشی، تربیتی ، صنعتی و سیاسی را در روند تحول تاریخی خود تجربه کرده است و اکنون نیز کارکرد اقتصادی و تجاری ان غلبه یافته است .با وجود این ، ماهیت و هویت واقعی ورزش، تربیتی است و دیگر کارکردهای ان نیز باید در خدمت اهداف تربیتی ورزش قرار گیرد. در دیدگاه های تربیتی غرب بر ورزش برای تامین بخشی از زندگی خوب )برای زندگی مادی، کار و اقتصاد( یا اهدافدنیوی تاکید شده است . این تاکید سبب شکل گیری سه مانع فلسفی فردی و اجتماعی برای تحقق اهداف ارزشی و اخلاقی در ورزش شده است . این موانع شامل حیات گرایی )بر پایه فلسفه ناتورالیسم( ،عقل گرایی)براساس فلسفه رئالیسم ( و فردگرایی ) بر پایه فلسفه پراگماتیسم و اومانیسم ( هستند. حتی برای تحقق اهداف اجتماعی ورزش ، ابعاد قانونی ورزش مانند رعایت مقررات و مسئولیت پذیری ، و رفتارهای ظاهری یا نمایشیمانند بازی منصفانه بیشتر مورد توجه است و مفاهیمی مانند روحیه ورزشکاری نیز فقط به زندگی ورزش محدود می شود.حیات گرایی، شکل های مختلف اقتصادی، روان شناختی و جسمانی دارد. کسانی که سلامتی را مهم تلقی می کنند )حیات گرایی بدنی( در حقیقت کارکرد نظامی ورزش در گذشته)آمادگی جسمانی( را به طولانی کرن مدت یا کیفیت زندگی، کاهش بیماری ، حفظ جوانی، تناسب بدنی و غیره پیوند زده اند. در حیات گرایی روان شناختی نیز مردم می خواهند یک زندگی راحت، شاد، آرام و بدون استرس داشته باشند. عناصری از حیاتگرایی مفرط در ورزش نیز دیده می شود. تأکید و تمرکز بر سلامتی با ترویج آمادگی جسمانی و سلامتی ، بازسازی نیرو و انرژی از طریق شرکت در ورزش های تفریحی نیز با هدف حیات گرایی اقتصادیدنبال می شود. از طرف دیگر، پیروزی و موفقیت در فرهنگ کشورهای غربی موضوع مرگ و زندگی است و هر فردی مانند ورزشکار باید موفق و پیروز شوند تا حیات اقتصادی اشان تأمین گردد.

نویسندگان

رحیم رمضانی نژاد

عضو هیات علمی دانشگاه گیلان