اقتصاد دانش بنیان

درجهان از اواخر قرن بیستم با بروزبحرانهای مالی و اقتصادی در کشورهای سرمایه داری و ضرورت بکار بردن دانش و خلاقیت در بخشهای اقتصادی با تحول و انقلاب در عرصه بیوتکنولوژیک و سپس در قرن بیست و یکم با انقلاب در عرصه کامپیوتر و مخابرات، چگونگیاستفاده ازمنابع تولید و بهره وری دگرگون گردیده است .این امر ضرورت جهانی شدن وبازار تجارت جهانی رانیز در پی داشته است؛ تغییر و تاثیربازارهای جهانی در اقتصادهای داخلی کشورها، منجر به ایجاد ضرورت تغییر در شیوه استفاده از منابع تولید و بکار بردن دانش و نوآوری در امر تولید گشته است. در این راستا با توجه به وجودمنابع انسانی فراوان و تحصیل کرده در بخش اقتصاد داخلی و با توجه به اینکه بخشهای اقتصادداخلی قدرت جذب این نیروها را ندارند جمعیت بیکار تحصیلکرده به وجود آمده است که یا جذب بازارهای خارجی میشوند ویا به دلیل فقدانجایگاه مناسب در داخل ناهنجاریهای اجتماعی را بوجود می آورند. راهکار برای خروج از این بحران در درجه اول سرمایه گذاری در بخشهای مورد نیاز جامعه وحمایت از بخش تولید و جلوگیری از واردات بیرویه کالا است و بعد از آن حمایت وهدایت خلاقیتها ونوآوریها بسمت بخشهای مختلف اقتصادی. بدینگونه بالا رفتن کیفیت بخشهای اقتصادی وپیشگیری از اتلاف منابع انسانی وسایر منابع تولیدی منجر به بالارفتن بهره وری و رونق اقتصادی و به تبع آن منجر به رونق بازار کسب و کارمیگردد.