دیدگاه مبتنی بر منابع: تاثیر جهت گیری استراتژیک بر عملکرد کسب و کار کوچک

امروزه شرکت ها و سازمان ها در دوران اقتصاد مشتری مدار فعالیت می کنند که در این دوران، مشتری حاکم واقعی بازار است و این رویکرد نتیجه ظرفیت مازاد تولید است. بنابراین شرکت ها باید بیاموزند که چگونه از تمرکز بر تولید محصول به سمت تمرکز بر مالکیت مشتریان حرکت کنند. آن ها باید مشتریان را به عنوان یک دارایی مالی در نظر بگیرند که مانند هر دارایی دیگری نیاز به مدیریت و رساندن آن به بالاترین میزان بازدهی را دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر جهت گیری استراتژیک بر عملکرد کسب و کار کوچک بود. روش تحقیق، روش توصیفی همبستگی و نوع پژوهش با توجه به هدف تحقیق کاربردی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل 249 نفر از کارکنان بیمه کارآفرین شهر تهران بود که با توجه به محدود بودن حجم جامعه تمام آن به عنوان نمونه انتخاب گردید. پرسشنامه جهت گیری استراتژیک از پرسشنامه محقق ساخته با 23 گویه و عملکرد کسب و کار از پرسشنامه استاندارد هال و همکاران استفاده گردید به منظور تعیین روایی از روش صوری و محتوایی پرسشنامه ها استفاده شد. چند مرتبه متوالی در اختیار اساتید مدیریت منابع انسانی قرار گرفت که در هر مرحله اصلاحات پیشنهادی لازم در پرسشنامه اعمال گردید. پس از جمع آوری داده ها،تجزیه و تحلیل آن ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. در سطح توصیفی مشخصه های آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و در سطح استنباطی متناسب با سطح داده ها و فرضیه ها، آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون تحلیل واریانس یک راهه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد بین جهت گیری استراتژیک بر عملکرد کسب و کار کوچک، کارکنان بیمه کارآفرین رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین فرضیه ی پژوهش حاضر مبتنی بر وجود رابطه جهت گیری استراتژیک بر عملکرد کسب و کار کوچک مورد تایید قرار می گیرد.

کلیدواژه ها:

جهت گیری استراتژیک ، عملکرد کسب و کار کوچک ، بیمه کارآفرین ، شهر تهران