مهندسی کانسی روشی نوین در به کارگیری احساسات کاربران در فرآیندطراحی نماهای شهری

پیشرفت دانش و تکنولوژی منجر به گسترش توجه طراحان به نقش و جایگاه کاربران محیط در فرآیند طراحی معمارانه و پاسخگویی به ابعاد روانی آنها در کنار تامین نیازهای فیزیکیشان گردیده است. امروزه توجه به نیازهای روحی و احساسیکاربران به موازات نیازهای عملکردی و جسمانی آنها برای طراحان ایفای نقش می کند. از طرفی بخش عمده درک انسان ها از محیط اطرافشان درک بصری است و نماهای شهری هم به عنوان پوشش ظاهری بناها و هم به عنوان یک عنصربصری در سیمای شهر به شمار می روند با فرض بر اینکه این عناصر بصری ارتباطی تنگاتنگ با روحیات کاربران برقرارمی کنند و حاوی پیام های احساسی ای هستند که توسط آنها درک می گردد. طراحی احساس گرا توجه به احساسات کاربران را محور اصلی فرآیند طراحی قرار داده است و در این راستا حرکت می کند. با در نظر گرفتن این مسئله اینسوال مطرح می گردد که طراحی احساس گرا چگونه بر شکل گیری نماهای شهری تاثیر گذار است؟ این مقاله در صدد بررسی نقش روحیات و عواطف کاربران در روند طراحی به وسیله تکنیک مهندسی کانسی به عنوان رویکردی نوین در طراحی سیما و منظر شهری است. هدف اصلی این نوشتار توجه به رابطه ساختار نماهای بناهای شهری و رضایت کاربرانو معرفی آن به عنوان یک شاخصه مهم در طراحی نماها و پیشرفت های چشم گیر آن به عنوان دانشی نو در دنیای معماری است. بدین منظور برای رسیدن به پاسخی مناسب برای سوال مطرح شده با استناد بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است

کلیدواژه ها:

طراحی نما ، نیازهای روحی کاربران محیط ، درک بصری ، پیام های احساسی ، طراحی احساس گرا