تاثیرات جهانی شدن ب رجهان سوم

جهانی شدن: را باید مهمترین پدیده ای دانست که زندگی انسان را در عصر حاضر تحت تاثیر قرا رداده است به نظر می رسد این واژه اولین بار در سال 1961 میلادی در فرهنگ و «بستر» به کار گرفته شد و به عنوان پدیده ای علمی از اوایل دهه ی نود میلادی مورد توجه جدی پژوهشگران قرار گرفته است امروزه، جامعه ی علمی با سیل نوشتارها و گرده همایی های گوناگونی در مورد جهانی شدن روبه رو است و پژوهشگران از حوزه های علمی کاملا متفاوت با پیروی از مکاتب علمی سیاسی، ایدئولوژیکی و فلسفی گوناگون به تعریف وتوصیف جهانی شدن می پردازد. پدیده ی جهانی شدن فرصتها و چالشهای بسیاری را فراوری کشورها قرار داده است برخی صاحب نظران جهانی شدن را تحولی مثبت و زمینه ساز فرصتهایی می دانند که جوامع در صورت بهره گیری از آنها می توانند وضع خویش را بهبود دهند و از سوی دیگر برخی از نظریه پردازان جهانی شدن را علل ضعف حاکمیت و اقتصاد ملی وگسترش سلطه ی کشورهای قدرتمند بر کشورهای توسعه نیافته می داند. برخی جهانی شدن را به عنوان یک سی رو روند طبیعی در نظر می گیرند که برای حرکت جوامع به سوی تکنولوژی پیشرفته و استفاده بهینه از قابلیتهای علمی و طبیعی در پرتو استعداهای انسانی است برخی دیگر جهاین شدن را جهانی سازی تعبیر کرده اند که ب نوعی اعمال اراده از سوی کشورهای پیشرفته بر کشورهنای عقب مانده می باشد و در راستای منافع و تسلط ارزشهای مورد نظر کشور سلطه گر است آنچه مقاله حاضر مد نظر دارد جهان یشدن به عنوان یک فرآیند است تحقیقاتی که در زمینه ی پیامدهای جهانی شدن بر جهان سوم انجام شده است بیشتر جهانی شدن را جعهانی سازی مفروض گرفته اند. مقاله ی حاضر جهانی شدن را به عنوان فرآنید در نظر می گیرد تنه پروژه و برنامه ای از قبل تعیین شده ضرورت و هدف این مقاله این است که نشان دهد جهانی شدن گسترش فروانی یافته و همه ی ابعاد جهنان را شامل شده است و زا جنتی دیگر کشورهای جنان سوم با توجه به پیشرفت کندو آرام خویش تاثیرات فراوانی از این فرآیند پذیرفت است.