بررسی رابطه شیوه فرزند پروری والدین با وسواس فکری عملی درپسران پیش دانشگاهی استان کهگیلویه و بویر احمد

اختلال وسواس فکری عملی یک اختلال اضطراب است که در آن ذهن با افکار پیوسته و غیر قابل کنترل پر می شود و فرد مجبوراست کارهای معینی را بارها و بارها تکرار کند که باعث پریشانی و لطمه زدن به کارهای روزمره او می شود .هدف ازپژوهش حاضربررسی رابطه شیوه فرزند پروری والدین با وسواس فکری عملی درپسران پیش دانشگاهی استان کهگیلویه وبویراحمد است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و استفاده از روش همبستگی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل طی سال تحصیلی 92-93 استان کهکیلویه و بویراحمد بودند. نمونه آماری شامل 140 نفر دانش آموز از مدارس مرکز استان بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های شیوه فرزندپروری والدین Baumrind، پرسشنامه وسواس فکری عملی استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، برای تجزیه وتحلیل نتایج از آزمون kruskal-wallis به کمک نرم افزار Spss استفاده گردید و P<0/05 معنی دار در نظر گرفته شد. داده های تحقیق باضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه مورد تجربه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین شیوه فرزند پروریقاطعانه و وسواس فکری و عملی رابطه منفی و معنادار و همچنین شیوه فرزند پروری مستند و سهل گیر وسواس فکری و عملی رابطهمثبت و معنا دار وجود دارد. شیوه های فرزندپروری توانایی پیش بینی سطح علایم وسواس فکری عملی پسران رادارند. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان دادکه شیوه های فرزندپروری والدین ازعوامل تاثیرگذاربرسلامت فرزندان است. والدین با شیوه های فرزندپروریمقتدرانه، دارای فرزندانی با علایم وسواس فکری عملی پایین هستند.

کلیدواژه ها:

شیوه فرزند پروری ، وسواس فکری ، وسواس عملی