نقش ژنتیک در عواطف با تاکید بر نوروساینس تحولی

علاقه به چگونگی کارکرد مغز و ذهن و پژوهش های بالینی به کمک مقیاس های شخصیتی علوم اعصاب برای قرن ها درحال انجام بوده است با این حال علوم اعصاب شناختی نسبتاً جدید است و قدمت آن به سال 1970 می رشد. علم عصبشناختی یک رویکرد چند رسانه ای است در آن از تکنیک های نظیر تصویر برداری از مغز، مقیاس های ارزیابی فیزیولوژیکیمورد استفاده قرار می گیرد. با این حال از روش های شناختی برای کارکرد های فرایند های ذهنی نیز استفاده می شود. علومعصب شناختی برای پیدا کردن چگونگی اثر مغز بر ذهن بدنبال رو شهای خلاقانه و پیچیده ای می باشند. توضیحاتمنحصراً فلسفی از رفتار انسان منجر به پیشرفت در علوم طبیعی و پزشکی شده است که به روش های علمی منجر شدهاست و منجر به انقلابی در تفکر علمی شده است که رفتار انسان ناشی از فعالیت مغز است. هر کدام از رفتارها نظیراحساسات ، کنترل و شناخت در قسمت های مختلف مغز توزیع شده اند. یک سری از عوامل زیست محیطی که در سراسر زندگی شکل گرفته اند ، برگرفته از رفتارهای ژنتیکی افراد است. فن آوری های جدید از جمله FMRT و PET دانشمندان را قادر می سازد عملکرد مغز در بیماران و عملکرد شناختی نرمان نظیر همدلی بررسی نمایند (آندره و همکاران، 2008) تحولات علوم اعصاب و عده های بزرگی در زمینه درک ما از خودمان و رابطه ما با جهان خارج به ما داده است.

کلیدواژه ها:

ژنتیک ، عواطف ، نورساینس