بررسی رابطه ی معلم و دانش آموز از منظر مکتب های مختلف فلسفی

هر نظام آموزشی برگرفته از مکتب فلسفی و نظام فکری خاصی است، که این امر بسته به ایدیولوژی و مبانی فکری آننحوه ی تعامل و ارتباط بین دو عنصر اصلی تعلیم و تربیت معلم- شاگرد را ترسیم نموده اند. این تفاوتگاه به محوریت معلم و گاهی به محوریت شاگرد یا شکل سوم یعنی محوریت سایر عناصر مانند محتوای درسی منتهی می گردد که در هر کدامنقش و جایگاه معلم و شاگرد و میزان اثرگذاری هر کدام بر نحوه و میزان شکل گیری شخصیت انسانی متفاوت خواهدبود.هدف پژوهش بررسی تطبیقی رابطه معلم و شاگرد از منظر مکاتب فلسفی غرب، اندیشندان غربی و مکتب اسلام و خصوصااندیشمندان اسلامی است. وقتی تعلیم وتربیت هرچه بهتر مقصودمان باشد باید ببینیم کدام مکتب است که بهترین نظر را دراین باره دارد. البته این را هم باید در نظر داشت که نظرت هیچ مکتبی کاملا خوب و کاملا بد نیست و برای داشتن آموزش وپرورش پیش رو و قابل اعتنا باید سعی داشت همه ی مکاتب را از همه ی جهات مورد بررسی قرار داد. مقالهی پیش رو رابطه ی معلم و دانش آموز را از منظر مکاتب مختلف فلسفی ، مورد بحث و بررسی قرار داده است. روش کار در این مقاله، مروری کتابخانه ای است. امید است که این مقاله بتواند گامی برای پشرقت در آموزش و پرورش باشد.

کلیدواژه ها:

تعلیم و تربیت ، مکاتب فلسفی ، معلم ، دانش آموز