اصول و مبانی مدیریت فرهنگی در نهج البلاغه

انجام دادن کارها به وسیله دیگران را مدیریت گویند )اعرابی، 1379 22 و همچنین فرایندی است از برنامه ریزی ،ساماندهی،رهبری و کنترل تلاشهای اعضای سازمان و مورد استفاده قرار دادن سایرمنابع سازمانی برای رسیدن به هدفهای مشخص یا اعلام شده سازمان.)استونر و فریمن ، 1375 13 فرهنگ در ادبیرات فارسری بره معنری ادب،تربیت،دانش،علم،معرفت،مجموعه آداب و سوم،مجموعه علوم و معارف و هنرهای یک قوم است.)معین، 0171 ،ص 8(فرهیختن به معنای ادب و هنر و علم آموختن یا آموزنده بودن است و فرهنگ در اصل به معنای ادب و علم و هر آنچه در رده شایستگی های اخلاقیو هنری جای دارد.)آشوری، 0189 ، ص 11 ( و اما مدیریت فرهنگیی یعنی مدیریتی که آمیخته با فرهنگ باشد. ما در این مقاله سعی کرده ایم که این دو را در کنار هم قرار داده و از کتاب نهج البلاغهاستخرا کنیم . گرچه امروزه علم مدیریت بسیار گسترش یافته است ، اما در متون دینی ما هم درباره الگو های مدیریتی بسیار دیده می شود. که باید رازهای تازه ای از آن گشوده شود . از میان متون دینیکتاب نهج البلاغه با توجه به حضور حضرت علی ع که در راس حکومت اسلامی است وتصمیم گیری های ایشان در سطوح عالی ، نقرش ویرژه ای را در زمینه مردیریت اسرلامی دارد . اهمیت صفاتوخصوصیات مدیران از دیدگاه حضرت علی ع را می توان اینگونه توصیف کرد که در اندیشه آن حضرت هیچ خطری برای جامعه اسلامی ، همچون خطر بر سر کارآمدن افراد فاقد اهلیت یا کم صلاحیت نیست . نکته ایی که در اینجا وجود دارد این است که در نهج البلاغه نباید عنوان مدیریت را جستجو کرد چرا که ممکن آن را نیابیم ولی یک سری نامه ها وخطبه هایی است که مسائل مدیریتی ازآنها قابل استخرا است و با توجه به اهداف مدیریت که ملحوظ همه اقسام مدیریتها در اسلام می باشد،در این مقاله به سیری در اصول و مبانی مدیریت فرهنگی که از منظر نهج البلاغه در محورهای کلیقابل تطبی در مدیریت علمی و تامین کننده اهداف اسلام که همانا در یک کلام ،مسلمان و اسلامی زیستن می باشد،پرداخته شده است

کلیدواژه ها:

نهج البلاغه ، امام علی (ع) ، مدیریت ، فرهنگ ، اهداف مدیریت