لزوم استفاده از منطقه گرایی در هویت بخشی به فضاهای میانی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 417

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RCEAUD01_259

تاریخ نمایه سازی: 12 تیر 1395

چکیده مقاله:

میان فضا،فصل مشترک عرصه هایی است که در آنها فعالیت های انسانی شکل می گیرد (میان فضا) فضایی است مفصل که ارتباط دهنده نظام های سکونتی با هم و یا ارکان شهری با یکدیگر است. که در هر صورت این فضاها می توانند معنای گل مکانی باشند که در آن ها احساسات فردی قوت می گیرد و تعاملات اجتماعی شکل می پذیرد و انسان ها را در کنار هم قرار می دهد. سامان دهی فضاهای خالی شهری به عنوان میان فضا تعامل پذیر در جهت افزایش فعالیت های اجتماعی یکی از رویکردهای مطلوب ارگان های دولتی در سال های اخیر است. ایجاد مکانی که بتواند به صورت ناخودآگاه پذیرای فعالیت های آدمی شکل دهنی یک فضای چند عملکردی بدون الزام به تعریف قواعد خاص باشد. فضایی که هر انسان در آن احساس تعلق خاطر داشته باشد و بتواند خود را جزئی از آن فضا ببیند و ویژگی هایی را در بر داشته باشد که الگوهای رفتاری، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و معماری یک منطقه باشد. منطقه گرایی و شناخت اساس و ریشه های آن و طراحی بر پایه الگوهایی که از این گونه بر می آید، می توانند در ذهن مخاطب خاطر پذیر باشند و برخورد مخاطب و مکان را قوی تر سازد و در نهایت به معماری پایدار که از اهداف مقاله حاضر است می رسیم. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا با مطالعه بر ابعاد منطقه گرایی به روش پژوهشی و کتابخانه ای و یافتن جایگاه آن در فضای معماری حاضر ببیند تا چه اندازه می توان با بهره گیری از مبانی و الگوهای این معماری در تعریف فضاهای میانی برآییم. به گونه ای که فضای ما بتواند یک فضای تعامل پذیر باشد و دریابیم (میان فضا) برای تعامل بیشتر با مخاطب چگونه می تواند الگوی مطلوبی که آدمی نسبت به آنها تعلق دارد را زنده کنند.

نویسندگان

سیروس باور

استاد تمام دانشکده معماری،دانشگاه آزاد تهران شمال

فاطمه حسین دوست

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری،دانشگاه کمال الملک نوشهر