فلز زایی پرکامبرین در ایران مرکزی، فرآیندی از منالوژنی منسوب به جبه

سال انتشار: 1377
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,813

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SGSI02_057

تاریخ نمایه سازی: 20 مرداد 1385

چکیده مقاله:

جایگاه کلی کانسارهای کره زممین، خارجی ترین و نازکترین بخش آن یعنی پوسته زمین است. پیشرفت و توسعه تکنولوژی در مکاتب فکری و علمی گوناگون اطلاعاتی را فراهم ساخته است که بر مبنای آن شکل گیری و عوامل زایشی کانسارهای درونزاد پیچیده تر و فراوانتر از آن می نماید که در گذشته تصور می شد. بر پایه دانش کونوی بسیاری از سازندهای ماگمایی و کانسارهای شناخته شده زاییده تکامل و تکوین لایه های ژرف جبه (گوشته) به عنوان منشا بسیاری از ماگماهای کانه دار و مواد کانه در کره زمین است. در بسیاری از ایالتهای متالوژنی رابطه مستقیمی بین شکل گیری پوسته و کانسارهای شناخته شده وجود ندارد بلکه منسوب به حجره ها و دملهایی است که در زیر پوسته یعنی جبه (Mantle) بوجود آمده است که از آن میان می توان کانسارهای Fe, Hg, Sb, Mo, W, Sn نوع رسوبی – گرمابی در ریفتهای اقیانوسی یا کانسارهای کربناتیتی – متاسماتیتی کافتهای میان قاره ای را نام برد. بر مبنای بررسی های انجام شده روی زنولیتهای (Xenoliths) گوشته و انکلوزیونهای کانیها، چنین پنداشته می شود که سیالات نشات یافته از گوشته مرکب از گازها و مواد قلیایی است که (Mantle inchor) HACONS نامیده می شود. در این ترکیب –H هیدروژن ، هالوژنها، حرارت، -A قلیاییهای شامل سدیم، پتاسیم ، لیتیم ، روبیدیم و سدیم، -C کربن، -O اکسیژن؛ -N ازت، -S سیلیسیم، گوگرد ، سلنیم و تلوریم است. HACONS مواد سبک خیلی فعالی است که می تواند از شبکه بلورین سیلیکاتها جدا گردد. این مواد تمایل به سانتریفوژ داشته و از هسته (Core) به سوی بیرون نفوذ و حرکت می کنند که بر حسب جایگاه در گوشته پایینی – میانی از نوع H-HACONS در زیر لیتوسفر A-HACONS و در نهایت در گذر از مناطق ضعیف پوسته مثل گسله های ژرف، ریفتها و گسله های جدا کننده (Detachment Fault) به نوع O-HACONS تغییر می یابد. پندار دانشمند بر این است که ماگماهای نشات گرفته از جبه، مثل بازالتوئیدها، کیبریلیتها، اولترابازیکها (کماتیتها) ، نقلینیتها، کربناتیتها، لامپروفیرها و اسپیلیتها نتیجه کنش بین A-HACONS با لهرزولیتها در ژرفای مختلف و با درجات متفاوت از ذوب بخشی است. امروزه حرکات ژئوتکتونیکی، مثل تصادف صفحه ها (Plate CollisionCollision)، ریفتی شدن، پویایی در پلاتفرم ها، زلزله ها، ساختارهای جدا کننده ، ماگماتیسم ، شکل گیری حوضه ها ، رسوبگذاری گرمایی، دگرگونی ناحیه ای و زایش کانسارهای درونزاد عموما در کنترل خیزش آستنوسفر (Asthenosphere doming) ، دیاپیریسم، انبساط ، جریانهای همرفت (Convection) و صعود (Upwelling) به مقیاس وسیع HACONS تصور می شود یا به بیان کلی ناپایداری زمین ریشه در پویایی HANCONS دارد که خود فرایندی از اکسیداسیون ترکیبات هیدریدی (Silane حاصل از ترکیب H با SiC) نشات گرفته از هسته زمین می تواند باشد. آستنوسفر یا (Low Velocity Zone) LVZ در زیر پوسته مخزن بزرگی از انرژی گرمایی، انواع گازها مثل He, Hg, GeH4, CH3F, HCN, HCl, HF, CO, CO2, CH4, H2 و … و شورابه هایی (Saline Water) است که حاوی عناصر قلیایی، فلزات سنگین و کمیاب مثل Ba, REE, Th, U, Zn, Pb, Ni, Co, Cu, Mn, Fe, ??PT, Ag, Au وP و سایرین است که در صورت راه یافتن به پوسته زمین از گذرگاههایی مثل ریفت ها، گسله های ژرف و …می تواند واکنشهای متفاوت و کانساهار مختلف را بوجود آورد.

نویسندگان

بهرام سامانی

سازمان انرژی اتمی ایران