جایگاه سیاسی اسلام در روابط بین الملل

بدون شک اسلام در دهه اخیر از صورت یک دین الهی صرف بیرون امده و به عاملی سیاسی - مذهبی در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده است در ریشه یابی این تحول بر عوامل گوناگونی انگشت گذشته شده است مانندوقوع انقلاب اسلامی درایران فروپاشی کمونیزم و ... اما باید توجه داشت که مسئله تنها مربوط به اسلام نیست بلکه مذهب بطور کلی مورد توجه قرارگرفته و نقش جدیدی درصحنه بین المللی یافته است ولی از انجا که اسلام بیشترین توان و ظرفیت را برای عمل سیاسی دارد توانسته است نسبت به دیگر ادیان اثار بیشتری برجای گذارد. این مقاله درصدد بررسی نقش اهمیت سیاسی اسلام در روابط بین الملل می باشد و با ریشه یابی علل رشد مذهب در زمانه حاضر و اهمیت یافتن اسلام به عواملی همچون انقلاب اسلامی ایران و شکست ایدئولوژی های غیراسلامی و شکست مدرنیزاسیون سیاسی و اقتصادی و بوجود امدن بحران هویت در کشورهای مسلمان پرداخته است. و بدنبال اثبات این فرضیه میباشد که اسلام در سه دهه اخیر وارد تعاملات نظام بین الملل شده است و انی مسیر چه در سطح کلان سیستمی و چه خرده سیستمی قابل مشاهده و پیگیری می باشد.

کلیدواژه ها:

بنیادگرایی اسلامی ، روابط بین الملل ، بحران هویت اسلامی و جنبشهای اسلامی