تحلیلی نظری پیرامون اهمیت و نقش روابط بین خانواده ها در کنترل و بهنجار ساختن اعضای جامعه

دیدگاه های نظری مختلفی بر اهمیت و نقش روابط بین خانواده ها در کنترل و بهنجار ساختن اعضای جامعه تأکید دارند که از جمله آن باید به دیدگاه نسبتاً جدید «جمهوری خواه» که بر نبود پیوندهای اجتماعی مناسب و فقدان حس وابستگی متقابل و نبود جمع گرایی تأکید می کند اشاره نمود. از این نظر می توان نقش خانواده را به عنوان عاملپیوند دهنده فرد با اجتماع و اثرگذار در بهنجار ساختن افراد، مورد توجه قرار داد. همچنین رویکردهای مختلفی درتبیین رفتارهای بزهکارانه وجود دارد که از بین آنها نظریه کنترل معتقد است که قدرت بستگی های اجتماعیقراردادی، با احتمال درگیری فرد در رفتار بزهکارانه رابطه معکوس دارد که از این منظر نقش خانواده به عنوان نهاد وکارگزار غیررسمی کنترل اجتماعی اهمیت پیدا می کند. در این مقاله با کمک روش اسنادی و کتابخانه ای تحلیلینظری پیرامون اهمیت و نقش روابط بین خانواده ها در کنترل و بهنجار ساختن اعضای جامعه صورت گرفته است. ازمیان نظریه پردازان معتقد به نقش خانواده در پیشگیری از آسیب های اجتماعی از متفکرانی چون تیتل، نای، سامپسونو لوب سخن به میان آمد . به عنوان نتیجه مقاله حاضر باید بدین نکته اشاره نمود که نظریه هایی از این دست با توجهبه اینکه روابط بین افراد و پیوند فرد و جامعه را عاملی جهت کاهش آسیب های اجتماعی در سطح جامعه می دانند، درجامعه خانواده محور کشورمان قدرت تبیینی مناسبی در حوزه انحرافات اجتماعی دارند.

کلیدواژه ها:

خانواده ، کنترل اجتماعی ، جامعه پذیری ، انتقال هنجارها ، انحرافات اجتماعی