بررسی روابط و ساختار قدرت در خانواده

هدف این مقاله بررسی روابط و ساختار قدرت در خانواده است؛ روش تحقیق در این مطالعه به واسطه ویژگی موضوع مورد مطالعه و تعدد تنوع عوامل و مفاهیم و متغیرهای مطروحه، به طور همزمان روش های کتابخانه ای و روش پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 297 نفر از زنان متاهل شهر کرمان نفر می باشد . و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده می باشد. در این تحقیق از روش های موجود در آمار توصیفی و آمار استنباطی به شرح زیر استفاده شده است که از آمار توصیفی نظیر فراوانی درصد میانگین مینیموم ماکسیموم با استفاده از ویژگی های مورد مطالعه توصیف شدند در بخش آمار استنباطی از ضریب همبستگی eta، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیر و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است اعمال قدرت زنان در روابط خانوادگی براساس میزان تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای درونی مدل نشان داده شده است. براساس نتایج به دست آمده موفقیت زنان با مقدار 0/61 بیشترین اثرگذاری را بر متغیر وابسته می گذارد. همان گونه نمایش داده شده است این تاثیرگذاری به صورت مستقیم صورت گرفته است. اما تحت تاثیر اشتغال، درامد و تحصیلات زنان است که هر یک سهم خاص خود را دارند. میانگین تحصیلات زنان در خانواده با اثربخشی 0/57 در مرتبه دوم قرار دارد. تاثیر این متغیر بر روابط خانوادگی به شکل مستقیم صورت می گیرد. از سویی همان گونه که ملاحظه می شود افزایش سطح تحصیلات زمینه اشتغال زنان را فراهم کرده است که 0/39% در ایجاد قدرت زنان در روابط خانوادگی تاثیر داشته و 0/11% هم زمینه ساز موفقیت زنان شده است. در یک جمع بندی کلی با توجه با نتایج به دست آمده 59 % از واریانس متغیر وابسته که همان شیوه توزیع قدرت در روابط خانوادگی است توسط متغیرهای مستقلی صورت می گیرد که در مدل پیش بینی شده است. بر این اساس 38 % از عوامل موثر بر متغیر وابسته بی پاسخ می ماند. این عوامل ناشی از متغیرهای بیرون از مدل می باشند.

کلیدواژه ها:

قدرت ، زنان ، ارزش ها و هنجارها ، ساختار خانواده ، توزیع قدرت