واکاوی علل روان شناختی استفاده از تسبیح بر بنیاد آرای زیگموند فروید

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 638

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SPES01_194

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1396

چکیده مقاله:

تسبیح یا سبحه، دانه های به رشته کشیده شده ای است که بیشتر به هنگام نیایش به دست می گیرند و به عنوان ابزاری برای شمارش ذکرها شناخته می شود. با توجه به کاربردی که ذکر شد، انتظار می رود از این ابزار صرفا برای نیایش و در راستای اعمال مذهبی همچون ذکر و... استفاده شود، اما بررسی شیوه استفاده از این ابزار در میان عامه مردم نشان می دهد که این وسیله فراتر از ابزار صرفا مذهبی است. بررسی دقیق آرای روان شناسی زیگموند فروید ما را با دو مفهوم بنیادین آشنا می کند که عبارت اند از غریزه زندگی و غریزه مرگ. براساس این مفهوم، غرایز که بازنمود خواسته های بدن از ذهن هستند، به دو شکل گسست محور (ریزه مرگ) و پیوندمحور (غریزه زندگی ) نمود می یابند. این دو غریزه در هر انسانی وجود دارد و ایجاد مشکل در خرسندسازی متعادل آن ها پیامدهای گوناگونی می تواند در پی داشته باشد. بررسی ساختار کلی تسبیح به ما نشان می دهد که ساختار این وسیله، به گونه ای ملموس این امکان را به فرد می دهد که تنش های سرچشمه گرفته از نهاد را که در واقع محصول دو غریزه یادشده هستند، کاهش دهد؛ البته عموم مردم از وجود چنین کارکردی در تسبیح آگاه نیستند و از آن به گونه ای ناخودآگاه استفاده می کنند. در مقاله پیش رو خواهید دید که فاصله انداختن میان مهره ها (نمود گسست محور غریزه مرگ) و پیوند دادن مهره ها به یکدیگر از دیگرسو (نمود پیوند محور غریزه زندگی)، چگونه تسبیح را به ابزاری فرامذهبی میان میان مردم تبدیل کرده است.

نویسندگان

علی صادقی منش

دانشجوی دکتری و مدرس زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری

ابراهیم استاجی

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری

علی تسنیمی

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری

هستی قادری سهی

کارشناس ارشد ادبیات تطبیقی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری