نقش تعیین کننده های اجتماعی سلامت در کارآمدی مراقبت های اولیه بهداشتی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,174

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SSHMED02_014

تاریخ نمایه سازی: 11 تیر 1398

چکیده مقاله:

مقدمه: در پی توافق جهانی بر سر اصول مراقبت های بهداشتی اولیه (PHC) در اجلاس آلمااتا (1978)، پنج اصل شامل (1) برابری و عدالت، (2) مشارکت مردمی ، (3) همکاری بین بخشی، (4) تکنولوژی مناسب، و (5) ادغام یا جامعیت خدمات به عنوان اصول راهبردی برای دستیابی به هدف سلامت برای همه تا سال 2000 میلادی پذیرفته شد. با این وجود علی رغم پیگیری راهبردهای PHC، شواهد تحقیقات میدانی همچنان از وجود نابرابری های سیستماتیک در سلامت در بین و درون کشورها خبر میداد به طوریکه در سال 2005 سازمان بهداشت جهانی، کمیسیون تعیین کننده های اجتماعی سلامت (CSDH) را بنیان گذاری کرد. هدف از ایجاد این کمیسیون، بررسی دقیقتر سازوکارهای اثرگذاری عوامل خارج از بخش سلامت بر وضعیت سلامتی افراد و جوامع و ارائه توصیه های مبتنی بر شواهد برای اقدام جهت کاهش نابرابری در سلامت بود.با این مقدمه، هدف اصلی این مطالعه پاسخ به این پرسش است که در ایران پس از گذشت قریب به چهل سال از بیانیه آلماتا، آیا نظام مراقبت های اولیه بهداشتی در ایران کارآمد بوده است روش: مطالعه حاضر یک پژوهش اسنادی است. در این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی شواهد حاصل از مرور اسناد و گزارشهای 1) سازمان بهداشت جهانی، 2) وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران و 3) مرکز آمار ایران ارائه و نقد شده اند.یافته ها: در ایران از سال 1333 برای تحقق شعار سلامت برای همه، و در راستای اصل 1، 3 و 5 از اصول PHC فوق الذکر، شبکه های بهداشت و درمان در سراسر کشور گسترش یافت و متعاقبا سیاست ادغام آموزش پزشکی با خدمات بهداشتی درمانی اجرا شد. همچنین از سال1331 پزشکان خانواده در نظام سلامت به کار گرفته شدند. شواهد نشان می دهد علی رغم گسترش وسیع شبکه بهداشتی کشور، تربیت نیروی کار متخصص در بخش سلامت و تامین تجهیزات پیشرفته، بیش از 07 درصد مرگ های کشور منتسب به بیماری های غیر واگیر هستند. همچنین با توجه به میزان شیوع عوامل خطر بیماری های غیر واگیر در جمعیت شهری و روستایی به نظر می رسد، اثربخشی اقدامات انجام شده در کشور در زمینه ارتقا سلامت به حد مورد انتظار نبوده است.گزارش های سازمان بهداشت جهانی (WHO) حاکی از این است که دست یافتن به سلامت همه جانبه که عبارت است از آسایش کامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی مستلزم توجه به توسعه اجتماعی در کنار برنامه های ارتقا سلامت است. بر این اساس، امروزه در دستور کار WHO به عوامل اجتماعی موثر بر سلامت(SDH) توجه ویژه ای می شود. این تاکید بر این امر دلالت دارد که عوامل تهدیدکننده ی سلامت عمدتا در خارج از بخش سلامت قراردارند. طبق چهارچوب مفهمومی کمیسیون SDH سازمان بهداشت جهانی (2770)، نظام سلامت به عنوان یک ساختار واسطه ای در بین سایر بخش های توسعه موظف است اثر عوامل اجتماعی موثر بر سلامت را با استفاده از ظرفیت مشارکت مردمی و جلب همکاری های بین بخشی تعدیل کند. حال اینکه در نظام سلامت ایران اگر چه طبق سیاست های کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری بر اهمیت مشارکت مردم و نیز اقدامات بین بخشی تاکید شده است اما مرور شواهد نشان میدهد، در عمل این دو اصل که از اصول اساسی PHC هستند کمتر مورد توجه واقع شده اند.بحث و نتیجه گیری: با درنظرگرفتن خصلت چندبعدی سلامت و تنوع عوامل اثر گذار بر آن، هرگونه تلاش برای حفظ یا ارتقا سطح سلامت، مستلزم مشارکت مدنی و همکاری های بین بخشی است. برای این منظور، ساختار نوبنیاد معاونت اجتماعی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور با هدف اجتماعی شدن سلامت و اجرای برنامه هایی نظیر پیامگذاران سلامت در سازمان ها، شورای مشارکت های مردمی در بیمارستان ها، و اجرای طرح کانون سلامت محله میتواند نقش موثری در ادغام تعیین کننده های اجتماعی سلامت در برنامه های PHC ایفا کند. تجارب جهان توسعه یافته نشان داده است از این طریق می توان در مسیر تحقق عدالت در سلامت گام برداشت.

کلیدواژه ها:

تعیین کننده های اجتماعی سلامت ، مراقبت های اولیه بهداشتی ، PHC

نویسندگان

تکتم پیکانی

استادیار پژوهشی مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقا سلامت- دانشگاه علوم پزشکی گناباد

غلامحسین خدایی

قائم مقام ریاست دانشگاه علوم پزشکی مشهد در امور مشارکت های اجتماعی، سازمان های مردم نهاد و خیریه های حوزه سلامت