رویکردی انتقادی به جایگاه اخلاقی حیوانات درنظام فکری دکارت

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,393

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SUHRAWARDI03_027

تاریخ نمایه سازی: 26 فروردین 1392

چکیده مقاله:

دکارت به عنوان پدر فلسفه جدید با مطرح کردن دارم می اندیشم پس هستم و بازتعریف انسان، حیوانات را از قلمرو اخلاق خارج می کند. از نظر او انسان به دلیل برخورداری از عقل و اندیشه، دارای توانایی زبانی است و می تواند ارتباط زبانی برقرار کند. اما حیوانات چون از اندیشه برخوردار نیستند، ماشین های خودکاری می باشند که از توانایی های خلاقانه ای که در سیستم زبانی انسان وجود دارد،بی بهره اند. هم چنین حیوانات چون اندیشه ندارند و ماشین صرف هستند از احساس نیز بی بهر ه اند. نظر به اینکه احساس از جمله قوایی است که ذیل حالات اندیشه قرار دارد و در اتحاد ذهن و بدن تحقق پیدا می کند، بنابراین تنها انسانکه مرکب از ذهن و بدن است می تواند دارای احساس باشد. حال، در چنین نظام فلسفی دیگر نمی توان از جایگاه اخلاقی حیوانات سخن گفت . البته این ازفیلسوفی چون دکارت که بیشتر از آن که دغدغه اش مابعدالطبیعه باشد، دغدغه اش طبیعیات و تسلط آدمیان بر طبیعت است، دور از انتظار نمی تواند باشد . دکارت به دنبال ساختن عالمی برای رفاه انسان و زندگی بهتر اوست و در این راستا،حیوانات نیز می توانند به عنوان ماشین های خودکار فاقد اندیشه، احساس و زبان، درخدمت تأمین رفاه انسانی به کار گرفته شوند بی آنکه هیچ گونه مسئولیتاخلاقی در قبال آنها داشته باشیم.

نویسندگان

سیدمصطفی شهرآیینی

استادیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز

عزیزه زیرک باروقی

دانش آموخته کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه تبریز