بررسی اثر پنجره های بارتلت و مستطیلی در حذف ترم های تداخلی تبدیل ویگنرویل با فرض دو سیگنال LFM موجود در محیط

استفاده از روشهای پنجرهگذاری به منظور هموارسازی و حذف ترمهای تداخلی یک ابزار مهم و کابردی در بهینهسازی روشهای زمان فرکانس میباشدبا توجه به این که روش های پنجرهگذاری متعددی تا به حال معرفی شده اند که دارای ویژگیهای متعددی از نظرمیزان PSLR و سایر پارامترها میباشند لذاهدف ما در این مقاله بیشتر بررسی دو نوع از این پنجرهها از نظر میزان حذف ترمهای تداخلی توزیع ویگنرویل میباشد با توجه به این که توزیع ویگنرویل دارای رزولوشن خیلی بالایی در آشکارسازی سیگنال های نایستان به ویژه سیگنال LFM دارد و تنها عامل مزاحم در استفاده از توزیع ویگنرویل وجود ترمهای تداخلی در بین سیگنالهای آشکارسازی شده میباشد لذا اگر بتوانیم با اتخاذ روشی بهینه این ترمهای تداخلی را حذف کنیم میتوانیم از رزولوشن این تبدیل به نحو احسن استفاده نماییم در این مقاله هدف ما بررسی و مقایسه دو نمونه از این پنجرهگذاری هاست تا میزان تاثیر آنها را در حذف ترم های تداخلی و همچین میزان تضعیف رزولوشن مولفه های اصلی باهم مقایسه نماییم.

کلیدواژه ها:

تبدیل ویگنرویل ، پنجره گذاری ، زمان فرکانس