راهبردهای اساسی توسعه مدیریت شهری در راستای کاهش جرم در مناطق حاشیه نشین

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,058

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

TSDI01_020

تاریخ نمایه سازی: 29 تیر 1393

چکیده مقاله:

اسکان غیررسمی گر چه ریشه در توسعه ی بروزن زا و شرایط ویژه ی شهر و شهرنشینی در کشور ما دارد، و حداقل از نیمه ی دوم سال سال های دهه ی 1350 مسئله ی جدی کلانشهرهای ایران بوده اما در سال های اخیر به شدت رشد کرده و تبدیل به معضل اصلی و غیرقابل انکار غالب کلانشهرها و شهرهای میانی کشور شده است. اسکان غیررسمی اگرچه در غیاب برنامه ریزی و کنترل های رسمی توانسته است بدل به بخشی از راه های اسکان کم درآمدهای شهری شده و با این نگاه«گذر از آسیب به نوعی راه حل»تلقی شود، اما خود موجد و موجب شماری از آسیب های اجتماعی-اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و حتی روانشناختی در ارتباط با ساکنین خود و یا شهر مادر و مجموعه ی نظام شهری و شهرنشینی کشور شود که با توجه به گسترش ابعاد آن، نیازمند بررسی های بیشتر و تدوین و کاریست روش های مؤثر و کارآمدی است که سرانجام به مهار و کنترل آن بیانجامد. در این میان نقش مدیریت شهری بویژه مدیریت منطقه ی کلانشهری-به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر-در دو عرصه ی راه حل های کلان در سطح برنامه ریزی و مدیریت کلان(آمایشی و منطقه ای) و راهکارهای مدیریت موضعی و مقطعی آسیب های ناشی از این نوع اسکان قابل طرح است. بنا بر برآورد برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد، بیش از 50 درصد ساکنان شهرهای کشورهای کم درآمد و 20 درصد کشورهای با درآمد متوسط، در سکونتگاه های غیررسمی زندگی می کنند که سنجه های سواد، تندرستی، درآمد و پیشرفت اجتماعی، از میانگین شهری در آن کشورها پایین تر است و شایسته شان و کرامت انسانی نیست. توسعه خواهی خاصه جوامع انسانی و میل به تغییر لازمه پیشرفت از سنت به مدرنیسم می باشد.این میل که از آغاز خلقت انسان همواره با او بوده، او را به سوی شهرنشینی و شهرگرایی هدایت کرده است. کشور ما نیز از جمله کشورهایی است که با این مسأله شهری درگیر است. بر اساس تاکیدات موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تامین سرپناه مناسب و در خور شان انسان، یکی از وظایف بسیار مهم دولت در قبال شهروندان ایرانی به شمار می آید. دولت در ایران- چه قبل از انقلاب اسلامی و چه پس از آن- سیاست های زمین و مسکن شهری را در دست داشته و کنترل می کرده است. به عبارت دیگر وقتی انسان زندگی اجتماعی را برگزید، دریافت که تنها راه برطرف ساختن نیازهایش روی آوردن به زندگی شهری می باشد. در این رهگذر از زندگی در جوامع مکانیکی و ایستا قدم به جوامع ارگانیک و پویا گذارد. پیشرفت شهرنشینی که روزی یک عامل به هنجار تلقی می گردیده است، امروزه به یک پدیده ناهنجار مبدل گشته به طوری که ذهن بسیاری از جامعه شناسان را به چالش کشیده است. در ایران نیز توسعه شهری با رشدی قابل توجه همراه بوده است که این انبساط بی رویه، معضلات فراوانی از جمله حاشیه نشینی که به عنوان بزرگترین چالش مسائل اجتماعی را به دنبال داشته است. حاشیه نشینی در نقش یک عامل برونی تاثیرگذار، و به دلیل بازخورد اجتناب ناپذیر و اجباری که به لحاظ موقعیت تحمیلی که برروی ساکنین خود دارد و همچنین به عنوان یک محیط اجتماعی-اقتصادی،سیاسی، فرهنگی در نحوه تعاملات دولت با ساکنین، از اهمیت دو چندانی در مطالعات جامعه شناسی جنایی برخوردار است. حاشیه نشینی معضلی است خود ساخته که انسان با بی برنامگی، بی عدالتی و عدم توجه به کرامت انسانی آن را ایجاد کرده است در این مقاله سعی در تحلیل و بررسی این پدیده شهری داریم ، پدیده ای که هرکدام از نهادهای حاکمیتی و برنامه ریز بخشی از بار ایجاد آن را به دوش میکشند اما در عمل هرکدام دیگری را در ایجاد آن مقصر میدانند. در این مقاله سعی در تحلیل و بررسی علل و ارائه راهکارهای مناسب با نگرشی مبتنی بر عدالت اجتماعی شده است

کلیدواژه ها:

نویسندگان

محمدامین جرفی

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری از دانشگاه پیام نور تهران

محمود ابراهیمی

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق جزا وجرم شناسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز

محمد لکراوی

فارغ التحصیل کارشناسی رشته معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان