صدیقه ثابت خواه فومنی - کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت
زینب فرجی پورماسوله - کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت

هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سبک فرزند پروری مقتدرانه، استبدادی و سهل گیرانه مادران در پیش بینی خلاقیت دانش آموزان دختردوره ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادله پیش بین بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر پایه پنجم و ششم ابتدایی شهرستان فومن در نیمسال اول سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ به تعداد تقریبی ۴۷۰ نفر بود. از این بین با توجه به جدول مورگان، ۱۶۰ دانش آموز دختر و مادران آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. مادرانپرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند (۱۹۷۳) و دانش آموزان پرسشنامه زمینه یابی مداد کاغذی چند جوابی سنجش خلاقیتتورنس (۱۹۹۴) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های پژوهش نشان داد بین نمره سبک فرزندپروری سهل گیرانه با خلاقیت رابطه منفی و معنادار وجود دارد (P<۰/۰۱). بین سبک فرزندپروری استبدادی با خلاقیت رابطه منفی و معنادار وجود دارد (P<۰/۰۱). همچنین بین سبک فرزندپروری اطمینان بخش باخلاقیت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<۰/۰۵). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که سبک های فرزندپروری مادر با خلاقیت دانش آموزان رابطه داشته و در پیش بینی آنها نقش دارند.

سبک های فرزندپروری مادر، خلاقیت، دانش آموزان