خوانشی روانکاوانه از الصبار بر اساس نظریه شخصیت فروید
عنوان مقاله: خوانشی روانکاوانه از الصبار بر اساس نظریه شخصیت فروید
شناسه ملی مقاله: JR_JALL-15-2_003
منتشر شده در در سال 1402
شناسه ملی مقاله: JR_JALL-15-2_003
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:
اویس محمدی - استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه گنبدکاووس، ایران
خلاصه مقاله:
اویس محمدی - استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه گنبدکاووس، ایران
الصبار نوشته سحر خلیفه بیانگر ذهنیت ملت استعمار زده فلسطین در دهههای پایانی قرن بیستم است. این داستان شخصیتهای بسیاری دارد که هرکدام نمایانگر بخشی از این ذهنیتاند. با تحلیل روانکاوانه شخصیتهای داستان، میتوان لایههای پنهان آن را رمزگشایی کرد و ذهنیت جامعه فلسطینی، در نیمه دوم قرن بیستم را درک نمود. طبق دیدگاه فروید، روان انسان (خودآگاه و ناخودآگاه) از سه بخش شکل گرفته است. بخش نخست، نهاد است که دربردارنده خواستههای طبیعی نخستین انسان و غریزه لذت و حیات است. رویارویی کودک با واقعیت، سبب شکلگیری بخشی واقعبین و منطقی در نهاد میشود که فروید آن را «من» مینامد. در ادامه روند رشد انسان، بخشی به نام «فرامن»، از دل «من» جدا میشود. فرامن، بعد آرمانگرا و اخلاقمدار ذهن است که همواره نهاد را به خاطر تمایلات غریزیاش ناچیز میشمارد و «من» را به خاطر همراهی گاهبهگاهاش با نهاد، سرزنش میکند. طبق خوانش صورتگرفته از داستان، شخصیتهای الصبار سه نوعاند در نظر گرفتهشدهاند و هر کدام نمودی از یکی از بخشهای سهگانه ذهن انگاشته شدهاند؛ عامه مردم و کارگران، نماینده نهاد فرض شدهاند؛ آنها آرمانها را کنار گذاشتهاند و تنها به نیازهای اولیه و بقا میاندیشند. عادل –که فردی خردگرا و واقعبین است و امور کارگران را سامان میدهد- نماینده «من» فرض شده است. اسامه نیز نمودی از فرامن تلقی شده؛ او همواره عادل را به آرمانگرایی دعوت میکند و از او میخواهد مردم را به مقاومت فرابخواند، ولی عادل، اسامه را به واقعبینی دعوت میکند. عادل در طول داستان، نقطه مقابل اسامه است و دیدگاههای او را همواره رد میکند ولی در پایان، تغییر موضع میدهد و از جایگاه من، به من متعالی تبدیل میشود و و نگاهش به واقعیت، آرمانگرایانه میشود. به نحوی که شخصیت تکاملیافته او، هم مصلحتاندیش است و هم آرمانگرا و عملگرا؛ ذهنیت عادل پایان داستان، همانی است که خلیفه، در ناخودآگاهش برای ملت فلسطین میخواهد و آرزو دارد.
کلمات کلیدی: نقد روانکاوی, فروید, من, فرامن, نهاد, سحر خلیفه. الصبار
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1916318/