CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

شکل گیری جریان های شعر در دوره ی معاصر ( از عصر مشروطه تا حال)

عنوان مقاله: شکل گیری جریان های شعر در دوره ی معاصر ( از عصر مشروطه تا حال)
شناسه ملی مقاله: MYTHICAL01_050
منتشر شده در همایش کشوری افسانه در سال 1389
مشخصات نویسندگان مقاله:

علیرضا مقامی - دانشجوی دوره ی دکتری ادبیات فارسی –دانشگاه تهران

خلاصه مقاله:
با این که از آغاز نوگرایی در شعر وادب در ایران بیش از سده ای نگذشته ، و با این که ادب پژوهان در زمینه ی نخستین کوشش های نوپردازانه کتب و رسالات و مقالات بسیاری نوشته اند ؛ به دلیل گستردگی فعالیت های نوگرایانه هنوز جای سخن باقی است. برخی نوگرایی در هنر و ادب را به پیروی از اسلوب های فرنگی متهم و آن را امری وارداتی و به دور از ارزش های فرهنگ بومی تلقی می کنند . دسته ای اعتقاد دار ند کهماهیت وذات هنر و ادب میل به نوشدن وصیرورت وتطور همیشگی دارد و فعالیت های قرن اخیر از ذات هنر وادب سرچشمه گرفته است و چیزی از جنس غرب زدگی وفرنگی مأبی نیست. از منظر دیگر ، وقتی قالب های معتادوپذیرفته شکست ، هرکسی به امید یافتن جایی تازهومسیری جدید وابداعی منحصر به فرد به فکر شکستن هنجار ها می افتد . از همین رهگذار با کوشش هایی در شعر معاصر رو به رو هستیم که نه به سادگی می توان ازکنارآن گذشت و نه می توان صحت راه آن را به سهولت تبیین کرد . در این معنی اتفاق نظر هست که اگر کسیهمه ی هنر را در تقلید محض از سنن پیشینیان بداند ، معنی هنر را ندانسته و در نیافته است که وقتی هر ابداع هنرمندانه ای به تولید انبوه برسد دیگر جوهره ی هنری خود را از دست داده است ؛ اما این باور نیز حق است که اگر کسی گمان برد آفرینش «نو» بی هیچ نگاهی به گذشته ها امکان پذیر است ، نادانستگی خویش را می رساند . مگر بشر امروز آن قدر وقت دارد که هر ضجه و مویه ای را به عنوان شعر بخواند و بشنود ؟ یا هر طرح کودکانه ای را که در حکم اسباب بازی بچه های کودکستانی یا سیاه مشق اطفال دبستانی است جدی بگیرد ؟ از این گذشته ، مشکل تعلیم ادبیات در سطوح مختلف را نیز باید در نظر گرفت . وقتی معلم اد بیات با چهره ی پرسشگرانه و هاج و واج دانش پژوهی رو به رو شد که «بالاخره اینکلمات به هم بافته و این سطور در هم تافته چیست؟ «معلّم – الحق بی چاره – چه پاسخی بدهد تا شاگرد بر پایه ی استدلال محققانه بپذیرد ؟ بلی ، اگر کسی بگوید باید این گونه سرود » و نباید آ ن گونه سرود ؛ نشان غفلت او از جوشش های هنری است ، و بیگانگی از این که«شعر و هنر» آن گاه شعر و هنر است که بی هیچ آدابی و ترتیبی از درون به جوشش درآمده باشد . اما این هم پرسش به جایی است که چگونه و بر پایه ی کدام اصول باید تجارب پیشینیان را به آیندگان منتقل کرد ؟ از جانب دیگر ، بررسی «صورت» در شعر برای شناخت «معنی» و «محتوی» و هم فهم و نقد منصفانه و به دور از هرگونه نگاه شخصی بسیار ضرورت دارد . به ویژه آن که نقد شعر به طور کلّی در میان ادیبان ما در محدوده ی سلایق فردی سرگردان است و هنوز نگاهی اصولگرایانه به شعر و نقد آن نینداخته ایم . برخی شعر اجتماعی را با انگ «شعر شعاری» رد می کنند . برخی از شاعر توقع دارند که فلسفه ، اخلاق ، تربیت ، و ... را به نظم درآورد تا زیبنده ی کسوت شاعری باشد . دسته ای مفهوم درستی از زبان مستقل در ذهن ندارند و گمان می کن ند همه چیز را باید از بیخ و بن به هم ریخت تا به استقلال زبان دست یافت . اما در پاسخ به این پرسش که جای واقعی عنصر «شعریت شعر» کجاست ؛ سخنی دلچسب یا کمتر شنیده ایم یا اصلاً نشنیده ایم. نگارنده در این نوشته کوشیده است تا حدود ممکن به موارد و پرسش های یا د شده پاسخ دهد . گفتنی است که بخش هایی از مقاله بر گرفته از پژوهشنامه ی دوره ی دکتری نگارنده با عنوان «نقد شعر معاصر بر اساس اسالیب سنتی ادب فارسی» است.

کلمات کلیدی:
شعر معاصر - شعر نو - شعر سپید - موج نو - شعر حجم - شعر لحظه - شعر سنت گرای معاصر

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/228248/