CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تجربه گردشگری و گرایش به مهاجرت مورد مطالعه: گردشگران خروجی از فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره)

عنوان مقاله: تجربه گردشگری و گرایش به مهاجرت مورد مطالعه: گردشگران خروجی از فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
شناسه ملی مقاله: NCGTSD01_859
منتشر شده در اولین کنفرانس ملی جغرافیا، گردشگری ، منابع طبیعی و توسعه پایدار در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:

سیدجلال موسوی بازرگان - استادیار جغرافیا – برنامه ریزی توریسم دانشکده علوم گردشگری دانشگاه علم و فرهنگ
فاطمه سپهرپور - دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا – برنامه ریزی توریسم دانشگاه علم و فرهنگ

خلاصه مقاله:
آنچه نظام تمایلات و گرایشات افراد را می سازد تجربیات آنان از جهان پیرامون است. فرد براساس آنچه خود تجربه می کند و یاآنچه از تجربیات دیگران به دست می آورد به نوعی تمایل و گرایشش به سمت موضوعات مختلف سو می گیرد. تجربه ی گردشگرییکی از مهمترین شیوه های تعامل انسان با جهان است و اثرات متفاوتی هم از نظر اجتماعی و هم از نظر روانی بر انسان و زندگی اودارد. یکی از این اثرات می تواند بر میل او به زندگی کردن در مکانی باشد که روزی بدان جا سفر کرده است. تأثیر تجربهگردشگری بر گرایش به مهاجرت موضوعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی از نظریه تجربه-گردشگری اریک کوهن و مبادله اجتماعی استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با 384 نمونهیآماری از میان گردشگران خروجی از مرز فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) انجام شده است. برای تعیین شدت رابطه و هچنیننوع رابطه بین دو متغیر از آزمون ضریب همبستگی استفاده شد و با توجه به نرمال نبودن دادهها از ضریب همبستگی ناپارامتریاسپیرمن بهره بردیم. نتایج نشان داد که همبستگی میان میزان گرایش افراد به مهاجرت با تجربه تفریحی مثبت و نسبتاً قوی، باتجربه تجربی مثبت و نسبتاً قوی و با تجربه وجودی مثبت و شدید است. برای تعیین اینکه هر کدام از گردشگران چه شیوهای رادر سفر خود بیش از دو شیوه ی دیگر تجربه کرده اند افراد به سه گروه با ابعاد مختلف تجربه گردشگری (بعد تفریحی، بعد تجربی وبعد وجودی) تقسیم شدند. براین اساس بعد تفریحی در رتبه اول، بعد تجربی در رتبه دوم و بعد وجودی در رتبه ی سوم قرارگرفت. برای مقایسه گرایش به مهاجرت در این سه گروه از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. بر این اساس مشخص شد کهبیشترین میزان گرایش به مهاجرت در افرادی است که بعد وجودی تجربه گردشگری در آنان بارزتر است به همین ترتیب افراد بابعد تفریحی تجربه گردشگری در رتبه دوم و افراد با بعد تجربی تجربه گردشگری در رتبه سوم گرایش به مهاجرت قرار دارند. برایتعیین رابطه میان تجربه گردشگری و گرایش به مهاجرت از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بر این اساس ضریب همبستگی مؤلفههای تجربه گردشگری (تجربه تفریحی، تجربه تجربی و تجربه وجودی) بر گرایش به مهاجرت 0/576 تعیین شد و مشخص شد که مولفههای تجربه گردشگری در مجموع 32/2 درصد گرایش به مهاجرت را پیش بینی می کنند. در نهایت متغیر «تجربه وجودی» با ضریب β=0.546 از لحاظ تاثیر گذاری بر گرایش به مهاجرت در رتبه اول، متغیر «تجربه تفریحی» با ضریب β=0.159 در رتبه دوم و متغیر «تجربه تجربی» با ضریب β=0.142 در رتبه سوم قرار دارند.

کلمات کلیدی:
تجربه گردشگری، گردشگری، گرایش به مهاجرت، اریک کوهن، ضریب همبستگی اسپیرمن، کروسکال والیس، رگرسیون چند متغیره

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/357479/