حجت الله عینی - مربی، کارشناس ارشد گرافیک، تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشکده هنر
رقیه سروری زرگر - کارشناس ارشد پژوهش هنر

از آنجایی که صنایع دستی دومین عامل اساسی رشد توسعه ی ناخالص ملی در ایران است ارزش و اعتباری غیر قابل انکار در چرخه یاقتصادی کشور را بر عهده دارد. علاوه بر ویژگی های هویت بخشی از مهمترین ملاک های این هنر، بسط -اقتصاد و فرهنگ- در ایران می باشد.این اهمیت که در لابلای تار و پود فرش ها و زیر قلم استادکاران مینیاتورکار و ... تجلی می یابد نیازمند احیاء و توسعه ی بیشتر است. زیرا تغییراتبه وجود آمده در ساختارهای جهانی موجب دگرگونی اجتماعی و فرهنگی شده که نیاز به درک معادلات و ساختارها از سوی برنامه ریزان عرصهصنایع دستی و از سویی دیگر آشنایی هنرمندان با این نظام تغییرات را طلب می کند.عدم دانش و محافظه کاری های موجود در آثار هنرمندان و استادکاران این رشته، همچنان در شیوه ی بسته یندی و سیستم بازاریابی حاکمیتبلامنازع خود را نشان میدهد. در راستای این مسائل، اقدامات و خط مشی های ابتدایی در این حیطه در سال های اخیر ناکافی دیده می شود.بطوریکه صرفا شناخت نیاز و خواسته های مشتری و پاسخ اصولی و صحیح به این نیازها می تواند گامی بلند در پیشرفت روزافزون صنایع دستی باشد.لذا لزوم پژوهش در این حیطه را ایجاب می کرد به این منظور با روش تحلیلی؛ پژوهشی در این مقاله سعی در بررسی وضعیت بازاریابی وسیستم بسته بندی آثار شد. روندی که به جای نمایش جایگاه ممتاز این هنر، در بسیاری از جهات باعث تخریب و لطمه شده است.

بازاریابی، صنایع دستی، بسته بندی، تجارت سنتی، تجارت جهانی