علیرضا دولتی میاندوآب - دکترا روانشناسی علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
فریبرز درتاج - استاد دانشگاه علامه طباطبائی
نورعلی فرخی - دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی

هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر راهبرد آموزشی کا دبلیو آل و راهبرد نقشه مفهومی برانگیزش تحصیلی دانش آموزان بود. این پژوهش بر اساس طرح تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه طراحی شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم دبیرستان شهرستان میاندوآب بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای سه کلاس از بین کلاسهای سوم دبیرستان، به قید قرعه دو کلاس به عنوان گروه آزمایشی و یک کلاس به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. یکی از گروه های آزمایشی 28) نفر) به روش کا دبلیو آل و دیگری به روش نقشه مفهومی 21) نفر) آموزش دیدند. گروه کنترل 20) نفر) نیز به روش معمول آموزش دید. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980) استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که آموزش از طریق راهبرد کا دبلیو آل و راهبرد نقشه مفهومی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت میگذارد. همچنین مشخص گردید بین اثربخشی راهبرد کا دبلیو آل و نقشه مفهومی بر انگیزش دانش آموزان تفاوتی وجود ندارد. با توجه به یافته های این پژوهش به نظر میرسد راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر انگیزش تحصیلی تاثیر مثبت میگذارند.

راهبرد کا دبلیو آل، راهبرد نقشه مفهومی، راهبرد آموزشی، انگیزش تحصیلی