نیلوفر قدومی - دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تلحقیقات تهران

یکى از مباحث مهم در هر نظام اجتماعى، تبیین نقش و جایگاه اجتماع در عرصه فعالیت هاى اقتصادى است و متفکران مسلمان از دیرزمان، به ویژه در دهه هاى اخیر ابعاد گوناگون این موضوع را مورد بررسى قرار داده اند. این پژوهش نیز سعی در نشان دادن این موضوع که اجراى آموزه هاى اسلام، بدون حضور جامعه ای هدف گرا و ارزش گرا ممکن نیست، را دارد. سپس به بررسى اهداف دولت در اقتصاد اسلامى پرداخته و هدف هاى توسعه رفاه، توسعه معنویات، برپایى عدالت و قدرت اقتصادى جامعه اسلامى را، غایات دولت می شمارد. پس از آن، وظایف اجتماع در تحقق این اهداف را تبیین می کند که مهمترین آنها، برنامه ریزى براى اشتغال، تأمین اجتماعى، توازن اقتصادى، تثبیت ارزش واقعى پول و تصدى فعالیت هاى خاص اقتصادى می باشد. اکنون مشخص شده است که اجتماع به عنوان مبنای توسعه اقتصادی به شمار می رود از این رو، دولت ها باید در راستای رسیدن به توسعه همه جانبه، سعی در تغییر نگرش خویش به انسان، به صورت یک موجود فرهنگی داشته باشند. چراکه مبنای توسعه حقیقی و پایدار توسعه فرهنگی بوده و به مثابه ریشه ای که درخت به وسیله آن تغذیه می کند، سایر ابعاد توسعه نیز از این بعد مهم تغذیه می شوند. بنابراین، لازم است تا در ارتقای سطح اجتماع کوشا بوده و تلاش مضاعف به کار بسته شود.

اجتماع، توسعه اقتصادی، دولت، عوامل موثر، تحول