مساله قوای ذهنی از دیدگاه ابن سینا وروان شناسی جدید

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 4,530

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RICCONF03_040

تاریخ نمایه سازی: 28 دی 1398

چکیده مقاله:

این پژوهش با هدف بررسی مساله قوای ذهنی از دیدگاه ابن سینا وروان شناسی جدید تدوین شده است. مقوله قوای ذهنی به اینمساله اشاره دارد که ذهن شامل نیروها یا قوای مختلفی مانند هوش ، اراده ، حافظه ، فهم و غیره می باشد که بر فرایند شناخت انساناز محیط پیرامون ودرون خود انسان تاثیر دارد . این پژوهش به شیوه توصیفی وتطبیقی وبا استفاده از متون فلسفی و کلامیوروانشناسی بدین نتیجه رسیده که از دیدگاه روان شناسی جدید، ادراک عقلى نمى تواند نفس باشد، بلکه عقل وقوه ذهن است که درانسان مى اندیشد. عاقل و معقول، حقایق مجردند، اما نفس، پدیده اى مادى است. عقل منفعل انسانى به منزله امرى بالقوه، توانایىتعقل ندارد و باید عقل فاعل یا فعال، آن را از قوه به فعلیت برساند. ولی ابن سینا قوای ذهنی را در قالب نفس که شامل عقل نظریوعملی در نظر گرفته وعقل نظری را در چهار گروه اصلی که شامل عقل هیولایی؛ بالملکه ؛ بالفعل ؛بالمستفاد است ؛مورد بررسیقرار می دهد . براین اساس وی نفس را از حیث حدوث، روحانى و مجرد مى داند و در نتیجه، قوای ادراک عقلى را به آن نسبتمى دهد. نفس در نظر او، همان عقل منفعل یا جزئى است. از سویی ابن سینا تاثیر عقل فعال در ایجاد صور معقوله در نفس ناطقه رابه دو اعتبار وجود و ماهیت، افاضه و اشراق مى نامد.بررسی تطبیقی قوای ذهنی از دیدگاه ابن سینا وروانشناسی جدید نشان می دهندکه برخلاف ابن سینا روان شناسی جدید اذعان دارد که قوا و ادراک عقلى ،فعل جنبه ذاتى نفس تلقى نمى شود و نفس با عقل جزئىانسانى یکسان انگاشته نمى شود.

نویسندگان

محمدصادق صادقی

دانشجوی دکترای فلسفه وکلام اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا