بررسی و تحلیل رابطه محیط و ادراک گردشگر در مجتمع اقامتی و گردشگری

هرگاه جامعه معاصر را با تحلیل تاریخی و بخردانه بسنجیم به شرایط و اوضاع نامعقول برمی خوریم که در طریق اصلاح آن باید مفاهیم مبتنی بر نقد و انکار را در قضاوت دخالت دهیم و در این باب از تعارض و تعالی اندیشه غافل نماییم. هرگاه مفاهیم زیباییشناسی در قلمرو تکنولوژی راه یابد قادر خواهند بود که در شرایط تولیدماشینی معاصر موجبات پرورش تواناییهای روحی بشر را فراهم سازند. بر این پایه طراح میبایست با اعتقاد به نگهداری و پناه دادن انسان ها در اقامتگاه هایی راحت، شروع به فعالیت و خلاقیت نماید تا فرد جدای از هیاهوی جامعه صنعتی و تبلیغات فراون، بتواند درمحیطی آرام انزوای مطلوبی داشته باشد و امکان طرح مسائلی را در اندیشه خود بررسی کند و در نتیجه خویشتن خود را دریابد. در این تحقیق سعی شده است تاثیر ادراک انسان در شکل گیریفضا، و اهمیت و نقش فرهنگ جوامع در شکلگیری و ادراک کالبد شهر مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که این تحقیق نگرشی خاص را در توجه به نقش ادراکی انسان در ادراک فضا و از آن طریق پیجویی همین نقش در شکلگیری فضا دارد، با بر قراری رابطه بین فضایاندیشه و فضای کالبدی راهی را میگشاید تا بتوان نحوه تاثیر عوامل فرهنگی را فراتر از اثرات سطحی و شکلی آن در روند طراحی مورد بررسی قرار داد.برای دستیابی به هدف تحقیق ابتدا مفاهیم گردشگری شناسایی شده اند و در نهایت با روش تحقیق به کار بردهاز نوع پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده-ها چنین نتیجه گیری شده است که محیط های گردشگری باید برای تامین رفتارهای مطلوب برنامه ریزی شوند

کلیدواژه ها:

ادراک گردشگر ، ادراک محیط ، مکان گردشگری ، نیاز گردشگران