بررسی رساله فی حقیقهالعشق سهروردی بر اساس کهن الگوهای یونگ

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 814

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADABICONF01_036

تاریخ نمایه سازی: 30 شهریور 1397

چکیده مقاله:

از خیال انگیزترین رساله های رمزی سهرودری فی حقیقه العشق است. شیخ در این رساله، برای بیان اندیشه ها و دریافت های عمیق فلسفی- اشراقی خود، داستان عاشقانه یوسف و زلیخا را تاویل کرده ا ست؛ بنابراین با توجه به درونمایه نمادین، داستانی که شیخ اشراق روایت کرده این قابلیت را دارد که با نگرشی کهن الگویی مورد نقد و تحلیل قرار گیرد. از آنجا که بنابر رویکرد تحلیلی یونگ، تمامی عناصر و شخصیت های یک داستان نمادین، اجزا و پاره هیا روانی یک شخصیت واحد (نویسنده) هستند، این داستان را می توان شرح سفر معنوی خود شیخ (سالک) دانست. قهرمان داستان (عشق) در چرخه کمال خود که از عالم عقل (خودآگاه) آغاز می شود، پس از رویارویی و غلبه بر سایه ها (موانع عالم محسوس) با آنیمای روان ناخودآگاهی خود (زلیخا) دیدار می کند و با همراهی او به بارگاه عزیز مصر راه می یابد. داستان با جلوس نمادین یوسف و زلیخا بر تخت سلطنت (نماد به فردیت رسیدن) و سجده یعقوب به همراه خانواده بر آنان پایان می پذیرد. نکته برجسته ای که در این داستان وجود دارد آن ا ست که زلیخا، برخلاف اصل داستان، در نقشی پسندیده (آنیمای مثبت) ظاهر می شود؛ کسی که لایق عشق آسمانی است و اوست که قهرمان (من- عسق) را به سمت معشوق ازلی (خود- یوسف) و یکی شدن با او هدایت می کند.

نویسندگان

زهرا منوچهری

مدرس دانشگاه