نقد روانکاوانه سلطه پذیری زنان در رمان سهم من براساس نظریات آدلر و هورنای

در جوامع مردسالار و نابرابر همواره جایگاه زنان و مردان به یک اندازه قرار ندارد. این نابرابری که ناشی از سلطه جویی مردان در مقابل سلطه پذیری زنان است و به وضوح در شخصیت های رمان سهم من قابل نمایان می باشد الفرد آدلر و کارن هورنای از شاگردان فروید عقیده داشتند که رفتار انسان نه به وسیله نیروهای زییست شناختی بلکه به وسیله روابط میان فردی که شخص به ویژه در دوره کودکی در معرض آن ها قرار می گیرد تعیین می شود و تاکید داشتند اضطراب و رفتار ناهنجار حاصل روابط اجتماعی نامتعادل است از روابط ناهجار اجتماعی اولیه است که تیپ های سلطه پذیر و سلطه جو در نهاد خانواده و جامعه شکل می گیرداز آنجایی که که هدف این پژوهش تحلیل شخصیت های سلطه پذیر و سلطه جودر رمان سهم من است نگارنده با توجه به تحلیل محتوایی روانکاوانه، شخصیت و تیپ های این اثر خواهد پرداخت، و چرایی ایجاداین تیپ ها را از منظر روانی تبیین خواهد کرد. محیط اجتماعی از عوامل اصلی در تیپ سازی این اشخاص، دخیل بوده است. این اشخاص بنا به شرایط محیطی نامساعد که از احساس حقارت و تضاد درونی سرچشمه می گیرد برای جبران به مکانیسم های دفاعی متوسل شده اند که سلطه پذیری مهرطلب و سلطه جویی برتری طلب جز این تکنیک های دفاعی هستند و براساس این تکنیک ها رفتارها و چارچوب شخصیتی آن ها و نوع تعاملات در محیط خانوادگی و جامعه شکل گرفته است.

کلیدواژه ها:

رمان سهم من ، سلطه جویی ، سلطه پذیری ، زنان ، نقد روانکاوانه ، ادبیات فارسی