بررسی اپیدمیولوژیک سوء تغذیه در بیماران بستری دربخش های عمومی و ویژه بیمارستان 22 بهمن درشهرستان مسجد سلیمان در سال 1397

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 773

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

AMSMED19_317

تاریخ نمایه سازی: 1 دی 1397

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: سوءتغذیه یک اختلال تغذیه ای ناشی ازکاهش یا عدم تعادل در دریافت انرژی، پروتیین، املاح معدنیو ویتامین هاست. سوءتغذیه می تواند به خاطر فقر، عادات غذایی ناسالم، بیماری ها، داروها، رژیمه ای نادرست، تغذیه ناکافی و یا پرخوری و بدخوری و.. بروز کند. آگاهی از سوءتغذیه بیماران می تواند منجر به کاهش هزینه ها، کاهش مدت بستری وتسریع مدت زمان بهبودی، رفع اختلال در اثرگذاری داروها، افزایش کیفیت زندگی و کاهش ناامیدی در بیماران و کم کردن مرگ ومیر مخصوصا در کودکان و بیماران بستری شده نقش بسزایی را ایفا کند. لذا این مطالعه با هدف تعیین اپیدمیولوژیک میزان سوءتغذیه در بیماران بستری در بخش های عمومی و ویژه بیمارستان 22بهمن درشهرستان مسجد سلیمان درسال1397 انجام شد. مواد وروش ها: دراین مطالعه توصیفی مقطعی نمونه گیری به صورت تصادفی ساده در بیماران بستری در بیمارستان 22بهمن در شهرستان مسجدسلیمان درسال1397انجام گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل بیماران بستری در بخش های عمومی و ویژه و رضایت کتبی آگاهانه بود. جهت بررسی میزان سوء تغذیه از پرسشنامه استاندارد و روایی و پایایی شده سنجش فشرده تغذیه ایMini Nutritional Assessment استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افزار20spss و آزمون های آماری t مستقل، آنوا و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: در این مطالعه 180 بیمار بستری با میانگین سنی 18/79 ± 36/78، 32/2 درصد مرد و بقیه زن، 83/9 درصد متاهل، 8/3 درصد بیکار و 25 درصد بیسواد وارد مطالعه گردیدند. میانگین شاخص توده بدنی 4/34 ±24/06 و 38/9 اضافه وزن و چاقی و 10 درصد زیر حد نرمال بودند. همچنین 76/1 درصد در بخش جنرال و بقیه ویژه و 44/4 درصد رژیم غذایی معمولی در حین بستری شدن داشتند. میانگین وضعیت تغذیه ای این افراد 3/03 ± 20/78 می باشد. 17/8 درصد افراد دچار سوءتغذیه و 76/6 درصد در معرض سوتغذیه و 5/6 درصد وضعیت تغذیه عادی داشتند. همچنین بیماران اعصاب و روان و ناراحتی گوارشی بیشترین میزان سوتغذیه را داشتند. بیماران دارای شغل دولتی، تحصیلات لیسانس و بالاتر، بستری در بخش های عمومی وبیماران دیابتی به صورت آماری معنی داری نمرات تغذیه بهتری نسبت به سایرین داشتند ( p<0/05). بین میانگین نمرات کل تغذیه و جنسیت، تاهل، وضعیت سکونت، سابقه مصرف دخانیات و الکل ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت(0/05 p) و BMI و نمره کل تغذیه (0/52 = r و 0/001> p ) همبستگی مستقیم و معنی دار آماری مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد اکثریت این افراد بخصوص بیماران اعصاب و روان در معرض خطر سوءتغذیه بوده و وضعیت مطلوبی از لحاظ تغذیه ای ندارند. همچنین با توجه به بهتر بودن وضعیت تغذیه ای بیماران بستری در بخش های عمومی نسبت به ویژه، به نظر می رسد ارزیابی همه جانبه و اولیه پرستاری و تغذیه ای برای تک تک بیماران می بایست با دقت صورت گرفته و مشاوره های تغذیه ای برای آنها انجام شود. همچنین با بررسی و پژوهش در خصوص عواملی نظیر وجود همراه در بخش ویژه، بررسی پاسخ افراد به رژیم غذایی و ارزیابی های دقیق تر جسمی مرتبط با تغذیه بتوان به اتخاذ راهکارهای موثرتر کمک کرد.

کلیدواژه ها:

سوء تغذیه ، وضعیت تغذیه ، بیمار ، بیمارستان ، بخش مراقبت های ویژه

نویسندگان

مهناز مهمدی

دانشجوی کارشناسی پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی، مجتمع آموزش سلامت مسجد سلیمان، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران

سیداحمد موسوی

دکترای مدیریت بهداشت و درمانی، شبکه بهداشت و درمان شهرستان مسجدسلیمان، مسجدسلیمان، ایران

یعقوب مدملی

مربی بالینی پرستاری، مجتمع آموزش عالی سلامت مسجدسلیمان، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران

محمد بابااحمدی

دانشجوی کارشناسی پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی، مجتمع آموزش سلامت مسجدسلیمان، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران