بررسی رابطه بین دینداری و اختلال هراس اجتماعی در دختران مقطع دبیرستان شهرستان شوش در سال 1397

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 416

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

AMSMED19_333

تاریخ نمایه سازی: 1 دی 1397

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: اختلال هراس اجتماعی، نوعی اختلال اضطرابی مزمن و شایع در بین جوانان و نوجوانان است. مشخصه ی بارز این اختلال، ترس درموقعیت هایی است که فرد در معرض مشاهده ی دقیق قرار می گیرد و به نوعی می ترسدکه به دلیل عملکرد بد تحقیر شود. افراد مبتلا به این اختلال؛ برخلاف علاقه ای که به برقراری تعامل اجتماعی دارند؛ به دلیل خجالتی بودن و شرمندگی و نداشتن مهارت های اجتماعی لازم، نمی توانند تعامل اجتماعی خوبی برقرار کنند و در نهایت گوشه گیر می شوند. بروز این اختلال در دانش آموزان محدودیت هایی در شیوه ی زندگی این افراد ایجاد می کند؛ عملکرد روزانه ی آنها را مختل می کند و علاوه بر این کیفیت آموزش را نیز پایین می آورد. از آنجا که برخی مطالعات بیان کردند دینداری می تواند عامل مهمی در شکل گیری جنبه های مختلف سلامت عمومی نوجوانان باشد، لذا این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین دینداری و اختلال هراس اجتماعی در دختران مقطع دبیرستان شهرستان شوش در سال 1397 انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان مدارس شهرستان شوش در سال 1397، به صورت نمونه گیری خوشه ای انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد هراس اجتماعی کانور (SPI)، پرسشنامه محقق ساخته دینداری (روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ) و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک استفاده شد. معیار ورود به مطالعه رضایت آگاهانه ی دانش آموزان بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار18- spssو آمار توصیفی، آزمون های t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.یافته ها: در این مطالعه 168 دانش آموز دبیرستانی با میانگین سنی 16/24 سال وارد مطالعه شدند. میانگین نمرات هراس اجتماعی 23/88 بود که نشان دهنده وجود اختلال هراس اجتماعی کم در این دانش آموزان می باشد. 9/2 درصد دانش آموزان هراس اجتماعی متوسط داشتند و هیچکدام از آنان (صفر درصد) هراس اجتماعی شدید را گزارش نکردند. همچنین میانگین نمرات ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیک به ترتیب 8/26، 7/41، 8/05 بود که حاکی از کم بودن نمرات این آیتم ها در آن زیر مقیاس می باشد. 80/56 درصد از دانش آموزان اعتقاد داشتن که نماز و قرآن خواندن در زندگی آنان تاثیر گذار است. بین میانگین نمرات هراس اجتماعی، بعد اضطراب و بیخوابی و ناراحتی فیزیولوژیک با نماز خواندن فرد رابطه معنی دار آماری وجود نداشت ( P> 0/05) اما بین نماز خواندن و بعد ترس رابطه معنی دار آماری مشاهده شد (0/003= p). بین نماز خواندن پدر و میانگین نمرات هراس اجتماعی و هیچکدام از ابعاد آن رابطه آماری معنی داری وجود نداشت ) شد ( 0/05> p). اما بین نماز خواندن مادر و هراس اجتماعی دانش آموزان رابطه آماری معنی داری وجود داشت شد (0/004= p). بین مسجد رفتن و دعا خواندن با بعد ناراحتی فیزیولوژیک رابطه آماری معنی داری وجود داشت (0/05< p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین برخی از ابعاد هراس اجتماعی با شاخصه های دینداری رابطه معنی دار آماری وجود دارد، لذا به نظر می رسد توجه به نقش نماز و انجام اعمال عبادی دیگر میتواند به کاهش هراس اجتماعی دانش آموزان کمک کند با توجه به اینکه چنین مطالعه ای تاکنون صورت نگرفته است انجام مطالعات بیشتر برای بررسی بیشتر این موضوع کمک کننده است.

نویسندگان

محبوبه خدادادی

دانشجوی کارشناسی پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دزفول، ایران

یعقوب مدملی

مربی بالینی پرستاری، مجتمع آموزش عالی سلامت مسجد سلیمان، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران

مصطفی مدملی

تکنسین فوریت های پزشکی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی دزفول، دزفول، ایران