چالش ها و فرصت های مدیریت برند(مارک یا نشان ویژه ی کالا) و ارزش ویژه ی برند

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,966

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BABEBKBE01_074

تاریخ نمایه سازی: 7 آبان 1393

چکیده مقاله:

امروزه، برندها و سایر سرمایه ها و دارایی های ملموس نشان دهنده ی نسبت چشمگیر و قابل ملاحظه ای از ارزش کسب و کار یک شرکت هستند. شیوه و روش سنتی برای مدیریت برند در حال تغییر است و به سمت یکالگوی جدید در سازمان بازاریابی تغییر جهت داده است. این روند در حال ظهور نشان دهنده ی فاصله ای دورتر از یک سیستم است که بر روی مدیر برند مستقل و مجزا تمرکز دارد که مسئول تمام فعالیت های است که باتضمین و اطمینان موقعیت یک برند خاص مرتبط هستند. برند پنج نیروی محیطی اصلی را مورد شناسایی قرار می دهد که بر روی رفتار بازار تأثیر می گذارند و مفاهیم آنها را برای مدیریت برند پیشنهاد می دهد. ما به روابط میانی در میان این نیروها و ماهیت فعالانه ی خود مدیریت برند توجهی مبذول می داریم تا به شکل دهی آنها کمک کنیم. با ارائه ی تغییرات شگرف در ماهیترقابتی بازارهای محصول و فناوری تولید و نتایج و پیامدهایشان در نقش روبه تکامل هم توزیع کنندگان و هم سازمان های تسهیل کننده، قابل فهم است که فرآیندهای تصمیم و ساختارهای سازمانی که مورد استفاده قرارمی گیرند تا تصمیمات برند را اتخاذ نمایند و آنها را بکار گیرند هم ممکن است به بررسی مجدد نیاز داشته باشند. شرکت ها با معاملات و داد و ستدهای سخت و دشوار بین افزایش اهمیت هماهنگ سازی فعالیت هایبرند هم در داخل سازمان و هم در خارج از سازمان مواجه می شوند و مختصرسازی فشارهای موجود برای تمرکززدایی (مرکزیت زدایی) تصمیم گیری و کاهش یا حذف تمام لایه های مدیریت به امید مختصرسازیهزینه های موجود دیده می شود. لاو و فولدتون (سال 1994 ) تکامل مدیریت برند را از مبدأ و منشأ اولین برندهای ملی تا حال حاضر دنبال می کنند.آنها یک چشم انداز تاریخی مهم را برای بسیاری از مباحث و موضوعاتی فراهم می سازند که امروزه بر روی مدیریت برند تأثیر می گذارند. آنها ذکر می کنند که مدیریت برند ثابت شده است که برای شرکت هایمتفاوت و محیط های بازاریابی در طول موجودیت اش کاملاً سازش پذیر و تطبیقی بوده است. همانطور که شرکت تابعه ی مدرن و پیشرفته بیش از پیش ساختارهای هماهنگ سازی افقی را با هم تلفیق می کند و یکپارچه می سازد، مدیر برند ممکن است حتی به بخشی از تیم های میان کارکردی تبدیل شود. منطق اصلی برای سیستم مدیر برند در شرکت چند برندی به این باور و عقیده تکیه می کند که رقابت داخلی برای منابع، تلاش ها را به نفع هر برند بهبود خواهد بخشید. اما مدیران برای برندهای متعدد در همان طبقه محصول نظیر مواد شوینده یTide, oxydol, Bold, cheer برای P&Gاغلب اوقات بدون خشونت با یکدیگر رقابت کردند اینها آنها با نظیرها و همتایان شان از شرکت های رقابت کننده رقابت می کردند. مشکل موجود در هماهنگ سازی برنامه های بازاریابی برای هر برند و تقاضاها برای یک شیوه و روش منسجم تر برای مدیریت کردن طبقه ی کامل و از محصولات به نفع معامله و تجارت، شرکت های نظیرP&Gرا اخیراٌ به این سمت منتهی کرد تا تصمیم گیری را در سطح طبقه متمرکز سازند البته به همراه شرکت های دیگر که از آن تبعیت ( می کنند یا بصورت فعالانه این امکان و احتمال را مورد مطالعه قرار می دهند. لاو و فولرتون (سال 1994اظهارنظر کردند که مدیریت طبقه هم استطاعت این فرصت برای مدیران اجرایی مجرب تر (باتجربه تر) را دارد تا خودشان را درگیر نقش و کارکرد مدیریت برند بکنند، بدین وسیله یکی از نقاط ضعف مدیریت سنتی وقدیمی برند را کاهش می دهند. زنور (سال 1994 ) بحث و استدلال می کند که یک شکل طبقه ای سازمان دهی مدیریت برند بنظر می رسد بصورت ذاتی و اساسی بوسیله ی بهبود توانایی برای هماهنگ سازی قیمت گذاری و سایر تلاش های بازاریابیبرای برندها و محصولات مختلف و متلفاوت یک شرکت توجیه شود. تحقیق و پژوهش او از یک مدل تئوریکی بازی استفاده می کند تا بزرگی مزیت سودی را تخمین بزند و برآورد کند که مدیریت طبقهاستطاعت آنرا دارد البته با ارائه ی درجه های متنوع و گوناگون کشسانی قیمت برند سراسری در بازار. وی شرح و توضیح می دهد که موفقیت مدیریت طبقه زمانی افزایش می یابد که رقیبان (رقبا) بصورت مشابهیسازماندهی شوند. تخمین ها و برآوردها در خصوص دستاورد (سود) را می توان با هزینه های بکارگیری یکساختار مدیریت طبقه مورد مقایسه قرار داد تا تصمیم گیری کنیم که آیا چنین حرکتی سودمند و سودآور استیا خیر. مدیران برند باید موجودیت نیازهای روبه تکامل خریداران را در داخل بازاری مورد توجه قرار دهند که بیشاز پیش بوسیله ی رقیبان (رقبای) جهانی و سراسری و با باز شدن و افتتاح بازارهای ارضی (قلمرویی و حوزه ای) پرجمعیت می شوند. آنها باید با مبهم و ناآشکار بودن مرزهای بازار- محصول سروکار داشته باشندکه با افزایش عدم تنظیم و نظارت و ابتکارات و نوآوری های رقابتی به آن کمک می شود که ایجاد و خلق سرویس ها/ محصولات جدید و پایین آوردن هزینه ها بصورت مزایا و سودهای اصلی (عمده) است. یک گام و مرحله ی رو به افزایش تغییر تکنولو ژیکی که از موفقیت های گذشته ی خودش سود می برد و انگیزه و فرم حرکت جدیدی به آن داده می شود البته با جهانی شدن و افزایش رقابت، و نشان دهنده ی فاکتوردیگری است که در مرزهای تیره و تار بازار محصول نقش مشارکت دارد؛ قدرت در حال رشد و استقلال و خودکفایی کانال های توزیع بصورت مشتریان واسطه و بینابینی، اغلب اوقات بوسیله ی پیشرفت های موجوددر فناوری اطلاعات امکانپذیر می شود؛ و فشار از سوی سرمایه گذاران برای تولید رشد قابل پیش بینی بیشتر در عوارض و درآمد مالیاتی، سودها، و جریان ها نقد است و بنابراین از کاهش هزینه سود می برد. این فشارهاو نیروها بر روی انتظارات و فرصت های خریدار تأثیر می گذارند و با انجام چنین تأثیر معکوسی بر روی خودشان، تغییر را بوجود می آورند. مدیران برند باید تشخیص دهند که آنها چقدر با صلاحیت و با مهارت پاسخ می دهند که این امر تا بخشی به این مسئله بستگی دارد که آنها چطور به گزینه ها و قابلیت های جدیدی تکیه می کنند که ارائه داده شده اند واینکه اعمال و فعالیت هایشان چگونه بر روی فشارها و نیروهای زیادی تأثیر می گذارند که آنها باید به آن نیروها و فشارها پاسخ بدهند. در سرتاسر این مقاله، آنگونه که مناسب است، ما نقش ها و مشارکت های خاصرا روشن می سازیم و توضیح می دهیم و چندین فرصت تحقیقی و پژوهشی را مورد شناسایی قرار می دهیم که این چشم انداز در آن خصوص تلاش کرده است

نویسندگان

سیدعلیرضا ذکریائی

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی بابل ، عضو پژوهشکده شرکت ملی گاز

محمدباقر نقوی

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی بابل ، عضو پژوهشکده شرکت ملی گاز

هادی مسکری امیری

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی بابل ، عضو پژوهشکده شرکت ملی گاز