ارائه یک طبقه بندی و رتبه بندی برای موانع و مشکلات بازاریابی صنایع در مقیاس های کوچک ومتوسط

با ظهور فناوری های جدید در تولید و ارتباطات، تحولاتی در روش های تولید و توزیع ساختار تشکیلاتی صنایع پدید آمده است که بر اهمیت واحدهای کوچک و متوسط افزوده است، لذا دولت ها سیاست هایویژه ای را برای ارتقا صنایع کوچک و متوسط اتخاذ نموده اند، چرا که براساس تجربه، رقابت پذیری صنایع بزرگ به تعامل مناسب با صنایع کوچک و متوسط وابسته است. با وجود مزیت های بسیاری کهصنایع کوچک و متوسط نصیب هر کشور می کنند، این بخش دارای مشکلات فراوانی است لازم است تا مشکلات این بخش مورد بررسی قرار گیرد تا با شناسایی آنها زمینه برای رفع موانع و رشد در این بخشفراهم گردد. یکی از بخش های مهم در این صنایع بخش بازاریابی است. هدف اصلی در این مقاله، ارائه یک طبقه بندی از موانع و مشکلاتی است که پیش روی برنامه های بازاریابی صنایع کوچک و متوسط وجود دارد است. ابتدا یک طبقه بندی از موانع برگرفته از ادبیات تحقیق صورت گرفته و براساس نظرات خبرگان بومی می شود و سپس با استفاده از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و فریدمن طبقه بندی ورتبه بندی بررسی می شود. نتایج نشان می دهد در میان طبقه بندی هشت گانه، طبقه ی موانع ناشی از مسائل آنالیز وضعیت دارای بالاترین اهمیت است.. پس از آن، موانع مربوط به سیاستهای تبلیغ در رتبه دوم و موانعمربوط به بازارهدف، مسائل مربوط به سیاست های قیمت گذاری، مسائل مربوط به عملیاتی سازی برنامه بازاریابی، مسائل مربوط به سیاست های تولید، مسائل مربوط به اهداف بازاریابی به ترتیب اهمیت در رتبه های بعدی قرار می گیرند

کلیدواژه ها:

صنایع کوچک و متوسط ، موانع بازاریابی ، طبقه بندی ، رتبه بندی