بقاع متبرکه تالش (بررسی موردی) 1 -بقعه پیر قطب الدین -2 بقعه باباحسن -3 بقعه غوث محمد دوست

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 916

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BASTAN01_051

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1394

چکیده مقاله:

استقرار استان گیلان در محدوه اقلیمی معتدل و مرطوب حاکی از نفوذ بالای رطوبت اشباع در هوا بر ساختار بناها است. بنابراین امکان وجود بناهای متعدد تاریخی که چند صد سال از عمر آن ها گذشته باشد، غیر ممکن به نظر می رسد. در این میان نوع معیشت مردم منطقه اعم از مردم کوهستان، کوهپایه، دشت و جلگه بر شکل معماری بنا تاثیری بسزا دارد. مردم منطقه تالش که عمدتاً دامدار بوده اند به دلیل گله داری و در نتیجه کوچ نشینی، شش ماه از سال را در دشت و شش ماه دیگر را در کوه می گذراندند؛ لذا کمتر زمانی برای توجه به معماری پر تزیینات داشته اند. مردم تالش پیرو مذاهب شیعه و سنی (عموماً شافعی) هستند بنابراین وجود مقابر و بقاعی که برای تشیع و تسنن مورد احترام باشند امری عادی تلقی می گردد. نگارنده در این جستجو سعی در شناخت چند ارامگاه موجود در منطقه تالش دارد که با توجه به قدمت تاریخی و نیز ارزش مذهبی - فرهنگی آن ها قابلیت بررسی داشته و پرداختن به آن در جهت ثبت تاریخی این بناها و گونه هایی از این دست نه تنها لازم بلکه بسیار حیاتی است؛ زیرا تجربه نشان داده است که بناهای مقدس به خصوص بقاع متبرکه به دلیل توجه عموم مردم به آن ها، بسیار سریع تر از دیگر بناها در معرض تغییراتی با نام بهسازی و یا بازسازی (عموماً غیر اصولی ) قرار گرفته اند. در گذشته بسیاری از این بناها از الگوهای معماری منطقه جغرافیایی خود پیروی می نمودند که خود باعث به وجود آمدن تنوع گونه ها، پا به پای دیگر انواع معماری از جمله معماری مسکونی می شد اما امروزه به بهانه بازسازی، بناهایی متحد الشکل و بی هویت تولید می گردد که نه تنها به هیچ وجه تداعی کننده معماری کهن منطقه نیستند بلکه استفاده ناصحیح و بی کیفیت از مصالح جدید باعث تحمیل هزینه های گزاف و بی منطق بر شانه های نحیف معماری این خطه از ایران گردیده است. درمطالبی که در پی می آید بناهایی گزارش شده است که علیرغم جایگاه واهمیت آن نزد مردم، به دلیل فقدان متولی مسئول، گاه دچار بی مهری گردشگران و یا تهاجم مغرضان وکوته بینان و گاه سوء استفاده افراد سود جو قرار گرفته که حاصل آن آسیب هایی جبران ناپذیر بر کالبد بنا و در نتیجه اندام تاریخ و فرهنگ این خطه است. در این میان احاطه این بقاع با گورستان های عمومی، طیف بازدید کنندکان از این بناها را گسترده تر کرده و در صورت عدم فرهنک سازی میزان آسیب ها را جدی تر کرده است.. گورکی می گوید: « زیر هر سنگ قبر، یک تاریخ کامل نهفته است.» سنگ قبرها می توانند قدمت گورستان ها و دهکده های اطراف و ترکیب و تنوع مذهبی مناطق را بیان کرده، اطلاعات ارزشمندی در این رابطه به محققین ارائه نمایند. مطالعه نوشته های سنگ قبرها، ما را با نوع اصطلاحات رایج زمان شان، آشنا می کند. با توجه به قدمت بنا و قرار گیری گورستان در مجاورت آن شواهد حاکی از وجود سنگ قبرهای قدیمی در گورستان است که به دلیل عدم مراقبت بخش عمده ای از آن ها شکسته و نابود و یا مفقود شده اند؛ که این خود ضررهای بسیاری را بر کالبد خسته معماری منطقه وارد می نماید

نویسندگان

مینو خاکپور

کارشناس ارشد معماری عضو هیات علمی دانشگاه علم و فرهنگ -شعبه رشت