بررسی رابطه بین استقرار سیستم هوش تجاری و اثربخشی سازمانی (مطالعه موردی)

هر رشته ای در علوم اداری به نحوی مدیران را در اثربخش کردن سازمان هایشان کمک می کند لذا ساختار صحیح،سازمان را اثربخش می کند و در ادبیات مدیریت اثربخشی را انجام کارهای درست و کارایی را انجام درست کارها تعریف کردهاند لیکن برای اینکه سازمان ها قادر به واکنش سریع در برابر تغییرات محیط باشند، نیاز به سیستم های اطلاعات مدیریتی دارند کهبتوانند از سازمان و محیط آن تحلیل های علت و معلولی مختلف انجام دهند . بنابراین سازمان ها برای حفظ بقا همزمان با پیشرفتفناوری باید تسلط بر فناوری های جدیدی مانند هوش تجاری را در کسب و کارها یک الزام و وضرورتی اجتناب ناپذیر تلقیکنند. سیستم های هوش تجاری ابزاری را فراهم می کنند که بر اساس آن نیازهای اطلاعاتی سازمان به شکل مناسبی پاسخ دادهشود. هوش تجاری راهکاری است که برای مسائل مطرح شده پاسخ مناسب ارائه می دهد .پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. از دو روش کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات پژوهش استفاده گردید؛ بدین صورت که برای جمع آوری داده هاو آزمون فرضیه های پژوهش یک نمونه آماری 140 نفری از بین جامعه آماری بصورت تصادفی خوشه ای سیستماتیک انتخاب وبین آنها پرسشنامه توزیع گردید. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آلفای کرونباخ آزمون فریدمن وآزمون همبستگی) در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که نهایتا فرضیه اصلی پژوهش به همراه چهار فرضیهفرعی در رابطه استقرار سیستم هوش تجاری بر اثربخشی سازمانی شرکت بیمه مورد پذیرش قرار گرفت و از مهمترین نتایج بهدست آمده می توان به موارد زیر اشاره نمود:در تحقیق حاضر متغیر استقرار سیستم هوش تجاری با ضریب 92.7 % متغیر نرخ بازگشت سرمایه با ضریب 72% حجم فروش باضریب 69% و متغیر مدیریت سرمایه در گردش با ضریب 75% و متغیر گردش موجودی با ضریب 70 % به ترتیب میزان اثرگذاری رادر اثربخشی سازمانی شرکت بیمه داشته اند.

کلیدواژه ها:

سیستم هوش تجاری ، زیرساخت ها ، اثربخشی سازمانی ، شرکت بیمه