رویکردی به مبانی هندسه فرکتال جهت طراحی وساخت بناهای میان افزا دربافتهای تاریخی

طراحی و ساخت بناهای جدید پیرامون بافتهای تاریخی یکی ازمهمترین چالشها درحوزه ی حفاظت شهری می باشد این بناها که پیرامون بافتهای تاریخی ساخته میشوند بناهای میان افزا نامیده میشوند طراحان امروزی نه تنها می بایست روح زمان حال را درطراحی و ساخت بناهای میان افزا القا کنند بلکه می بایست ازحساسیت بسیارزیادی نسبت به زمینه های تاریخی مرتبط و بافت تاریخی پیرامون بنا نیز برخوردار باشند بنابراین راه حلها و مسایل مربوط به طراحی این گونه بناها براساس ارزشها و سنتهای فرهنگی خاصمنطقه تاریخی موردنظر نوع وضعیت ساختارهای موجود میزان همگونی با محل تجزیه و تحلیل ریخت شناسی مورفولوژی تاریخی بافت موجود و غیره متفاوت است ازاین رو مباحث نظری و فلسفی درحوزه ساخت و سازهای جدید برمحور چگونگی سازگاری این بناها باوضعیت موجود ساختاری محیطهای تاریخی دورمی زند یکی ازمهمترین این دیدگاه ها که ازاواخر قرن بیستم درمعماری مطرح شد معماری فرکتال است این معماری ریشه درتیوری اشوب و تیوری فرکتال دارد به عبارتی اگربخواهیم دربافت تاریخی بناهای میان افزا اضافه کنیم هندسه فرکتال چطور به این مبانی میتواند کمک کند هدف ازاین پژوهش بررسی کیفیت خلق اثارمعماری درمحیطهای تاریخی بارویکردی معماری فرکتال است که بیشتر به جنبه های ظاهری وطراحی نما می پردازد

کلیدواژه ها:

حفاظت شهری ، بافت تاریخی ، بناهای میان افزا ، معماری فرکتال