دلبستگی مکان وهویت مکان: دانشجویان دوره کارشناسی سال اولی که از خانه به دانشگاه جا به جا شده اند

سالانه تعداد زیادی از دانشجویان جهت تحصیل زادگاه خود را ترک کرده و به شهرهای بزرگ مهاجرت می کنند . این افراد در محیط جدید با چالش های زیادی روبرو می شوند . در جریان این جابجایی گروهی از دانشجویان از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ تر نقل مکان می کنند و عده ای دیگر نیز از شهر های بزرگ به شهرهای کوچک جهت تحصیل مهاجرت می کنند. این مقاله به بررسی ساز و کار تعامل فرد با محیط در جریان جا به جایی از خانه به دانشگاه جهت ادامه تحصیل می پردازد . در این ارتباط مقایسه دیدگاه های دو گروه به از افراد در ارتباط با سطوح مختلف احساسی آن ها نسبت به مکان در قالب مفهوم دلبستگی مکان و هویت مکان در طول انتقال از خانه به دانشگاه قابل بررسی است . در این پژوهش پس از تشریح مفاهیم هویت و دلبستگی و عوامل موثر بر این دو مفهوم مدلی ارایه می شود که میزان ارتباط و تاثیرگذاری این دو مفهوم را نشان می دهد . نمونه موردی 40 نفر از دانشجویان کارشناسی سال اول , دوم , سوم و چهارم دانشگاه شهر شیراز می باشد که 20 نفر از این دانشجویان از کلان شهر تهران ( پایتخت ایران ) و 20 نفر دیگر از شهر کوچک یاسوج به صورت تصادفی انتخاب شده اند . سپس به تحلیل محتوا بر اساس پاسخ دانشجویان پرداخته می شود. در این مسیر از ابزار پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده و از نرم افزار SPSS به منظور تجزیه و تحلیل آماری استفاده می شود . نتایج حاکی از آن است که دانشجویانی که از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ منتقل می شوند نسبت به شهر جدید احساس دلبستگی مثبت و احساس هویت مثبت پیدا می کنند و این در حالی است که دانشجویانی که شهر بزرگتر به شهر کوچکتر نقل مکان می کنند احساس دلبستگی مثبت می کنند اما این موضوع در مورد احساس هویت صادق نمی باشد .