نگاهی به تفکر استعاری محی الدین عربی در فصل اول فصوص الحکم

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 619

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CELPA01_003

تاریخ نمایه سازی: 5 آبان 1397

چکیده مقاله:

لیکاف و جانسون 1980 نگاه کلاسیک درباره استعاره را به چالش کشیدند. آنها مطرح کردند که استعاره های زبانی فقط ظهور سطحی استعاره های مفهومی اند و استعاره تنها به حوزه ی زبان محدود نیست بلکه سراسر زندگی روزمره را در بر گرفته است. بر پایه ی این نظریه استعاره، عنصری بنیادین در مقوله بندی و درک انسان از جهان خارج و نیز در فرایند اندیشیدن است استعاره های مفهومی با تصویری کردن مفاهیم ذهنی، امور انتزاعی را بر پایه امور عینی قابل درک می کنند. استعاره های مفهومی در زبان عرفانی، نیز کاربرد وسیعی دارند چرا که محتوای عرفان، مبتنی بر مسایلی ذهنی و فرا مادی است که لازمه ادراک آن جسمی و تصویری کردن این مفاهیم است. پژوهش حاضر با نگاهی به کتاب پر ارزش فصوص الحکم اثر محی الدین عربی به بررسی فص حکمت الهیه فی کلمه آدمیه، می پردازد تا به کشف الگوی ذهنی مولف در اندیشه و بیان مسایل مربوط به انسان کامل و حضرت حق نایل گردد. با بررسی ایم دو حوزه ی مفهومی، که اساس فصل اول فصوص الحکم را تشکیل می دهد، و با ترسیم تناظرهای این دو حوزه، می توان گفت دراندیشه ی محی الدین عربی هر دو ماهیت، در هم تنیده شده اند. به عبارتی خوانش این متن، استعاره ی انسان، خداست را فعال می کند. در واقع در این نگرش؛ جهان، انسان و خداوند در هم ادغام شده اند. طبق سنت فرهنگی مشرق زمین، همیشه عاشق/ انسان کامل، با اشیاء و جهان به اتحاد و پیوند می رسد. این پیوند و یکی شدگی در سراسر فصول الحکم را رخ می کشد. اتفاقی که به اثری چون فصول الحکم که ماهیتی فلسفی عرفانی دارد، ماهیتی شاعرانه و سیال می دهد.

نویسندگان

حسین یزدانی

عضو هییت علمی دانشگاه پیام نور تهران

سهیلا صادقی

دانشجوی دکتری پیام نور تهران