چالش های آموزش معکوس در آموزش عالی

ایده کلاس معکوس به پارادایم سازنده گرایی متمایل است و به این اندیشه اشاره دارد که ماهیت چندرسانه ای فناوری، فعالیت های یاددهی و یادگیری را بر آن داشته تا در خارج از کلاس درس نیز همچنان ادامه یابند. بدین صورت که محتوای یادگیری در خارج از کلاس در اختیار یادگیرنده قرار می گیرد و فعالیت های دیگر از جمله مباحثه گروهی، ارایه یادگیرندگان، تحلیل و بررسی، و بکار بستن آموخته ها در کلاس درس صورت خواهد گرفت. از این طریق، سطوح شناختی پایین در خارج از کلاس محقق شده و سطوح بکار بستن، تحلیل، ارزیابی و آفریدن در کلاس درس. همچنین، یادگیرنده با ذهنی پذیراتر و پرسشگر وارد کلاس می شود. علاوه بر فرصت های مذکور، چالش هایی نیز برای آموزش به شیوه معکوس در آموزش عالی همچنان مطرح هستند. در همین راستا، پژوهش حاضر با انجام یک مطالعه مروری در پی پاسخ به این سوال بوده است که ورود آموزش معکوس به آموزش عالی با چه چالش هایی روبروست. بدین منظور 83 مقاله علمی-پژوهشی که به زبان انگلیسی منتشر شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که 1- خسته کننده بودن طول ویدیوهای آموزشی 2- عدم تعامل یادگیرنده-محتوا 3- گنجاندن نشدن روش های نوین تدریس در روش معکوس 4- اختصاص ندادن روش ارزیابی منحصربفرد برای روش معکوس 5- محدود بودن محتوای یادگیری به ویدیوهای آموزشی 6- مسیله پذیرش ساختار معکوس در آموزش عالی، 7- محدودیت در نیروی انسانی برای طراحی و تامین محتوای کلاس معکوس و 8- دسترسی به اینترنت از جمله چالش هایی است که برای کلاس معکوس در آموزش عالی مطرح است.

کلیدواژه ها:

کلاس معکوس ، آموزش عالی ، چالش ها