تحلیلی بر مدیریت شهری در شهرهای جدید

شهرهای بزرگ و کلان کنونی با مشکلات بسیار عدیدهای دست به گریباناند که ناشی از مهاجرت روزافزون از شهرهای اطراف و یا روستاها، افزایش سطح خدمات از نظر کمی و کیفی، تنوع در نیازهای شهروندان و سایر مشکلاتی است که به تبع تامین نیازهای شهری و مدیریت شهر و شهروندان رخ میدهد .یکی از مهمترین مشکلات شهرهای کنونی وجود شهرهای جدید در اطراف شهرهای بزرگ است که خود به دلیل بار جمعیتی و فعالیتی بر مشکلات کلانشهرها و شهرهای بزرگ افزوده است .از سوی دیگر شهرهای جدید خود نیز به دلایلی همچون کمبود امکانات و خدمات و یا به دلیل آنکه در شهرهای جدید بیشتر ساکنان به حالت خوابگاهی از آنها استفادهمیکنند، منجر به آن شده است که ساکنان این شهرها ضمن رفت و آمد بین شهر جدید و کلانشهر موجب تشدید برخی مشکلات شوند مانند افزایش حجم ترافیک در ساعات اوج صبح و بعدازظهر، استفاده از خدمات کلانشهرها، استقرار و تمرکز کار و فعالیت و سرمایهگذاری در کلانشهرها به جای استقرار آنها در شهر جدید خود (محل سکونت خودشان) ، و سایر عواملی که موجب میشوند نه تنها مشکلات با احداث شهرهای جدید حل نشوند بلکه مدیریت کلانشهرها در جهت تامین خدمات، رفع مشکلات و حتی کمک به شهر جدید بار بیشتر و پیچیدهتری را تحمل کند.توجه به نکات مذکور مدیریت کلانشهرهای جدید را برآن میدارد تا در نحوه مدیریت شهری خود با دیدگاه جدیدتری عمل کنند. بررسی تجارب و وظایف و نحوه مدیریت شهری سایر کلانشهرهای دنیا نیز از این نظر که آنها احداث شهرهای جدید را خیلی زودتر از ما تجربه کردهاند، میتواند برای ما مفید باشد و شاید به عنوان یکی از محورهای اساسی در وظایف کلانشهرهای جدید به دلیل وجود رابطه تعاملی زیاد بین مدیریت کلانشهرها و شهرهای جدید در حاشیه آنها مدنظر قرار گیرد.