مثلث شناختی افسردگی: جایگزینی مدل ذهنی طرحواره ای یا فعال شدن طرحواره ها

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 3,023

فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CIPSA06_341

تاریخ نمایه سازی: 11 خرداد 1397

چکیده مقاله:

هدف از این تحقیق بررسی کارآمدی دو نظریه طرحواره بک و رویکرد زیرسیستم های شناختی متعامل در تبیین بهتر تفکر افسردگیزا است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. در این پژوهش دو گروه آزمایشی (القای خلقمنفی و القای خلق مثبت) به همراه یک گروه کنترل شرکت داشتند. 60 نفر از دانشجویان داوطلب دانشگاه تربیت معلم سبزوار براساس نمره آزمون افسردگی بک (BDI-П) و مصاحبه تشخیصی انتخاب و در سه گروه فوق قرار داده شدند. افراد گروه آزمایش بانمایش فیلم تحت القای خلق قرار گرفتند و آزمون افتراق معنایی و مقیاس نگرشهای ناکارآمد به عنوان پیش آزمون و پس آزموناستفاده شد. پس از القای خلق منفی، تفاوت بین 3 گروه در مفاهیم زندگی ، آینده ، من آزمون افتراق معنایی و خرده مقیاس های کمالگرایی و تایید طلبی و در مقایسه با پیش آزمون معنادار بود. تاثیر معنادار القای خلق مثبت فقط برای مفهومبود. نتایج تحقیق نشان داد که تحت تاثیر القای خلق، تعبیر افراد از مفاهیم تغییر کرده و نگرش های ناکارآمد راه اندازی میشود. اینیافته از مدل تیزدل یعنی جایگزینی مدلهای ذهنی طرحوارهای را حمایت می کند. به عبارتی این مدل قابلیت تبیین بهتری برایشروع و تداوم افسردگی را پیشنهاد می کند.

کلیدواژه ها:

مثلث شناختی ، افسردگی ، مدل ذهنی طرحواره ای ، طرحواره

نویسندگان

عباس کیوانلوشهرستانکی

دانشگاه، گروه پژوهشی روانشناسی، موسسه خردگرایان مطهر، مشهد، ایران