بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی و سبک های تفکردر بین معلمان

یکی از عمده ترین مسائل شغلی که به شکل واکنش در برابر فشارهای شغلی و سازمانی در میان کارکنان دیده می شود پدیده فرسودگی شغلی 4 است. فرسودگی شغلی واژه ای برای توصیف دگرگونی های نگرش، روحیه و رفتار در جهتمنفی و رویارویی با فشارهای روانی کار است. این فرسودگی بیشتر در مشاغلی پدید می آید که افراد میزان زیادی از ساعات 2001 ). فرسودگی را به عنوان یک ) کاری را در ارتباط نزدیک با سایر مردم می گذرانند(بهنیا، 1379 ). مسلش و همکاران 5پاسخ طولانی مدت نسبت به موقعیت های استرس زای میان فردی و عاطفی مزمن در شغل تعریف کرده اند. معلمان نیز بهواسطه ماهیت شغلی خود با مشکلات عدیده ای مانند: حجم بالای کار، افت تحصیلی دانش آموزان، حقوق و مزایای ناکافی و غیره مواجه هستند که این مشکلات همگی می تواند بر سلامت روانی آن ها تأثیر گذار بوده و با استمرار این مشکلاتآسیب پذیری آنان را بالا برده و در نهایت منجر به فرسودگی شغلی در میان آنان شود. به نظر می رسد که خودپنداره شغلی 2005 ) و سبک تفکر آنان می ، معلمان (زمانی و روحانی، 2010 )، متغیرهای شخصیتی و زمینه ای (کانو گارسیا و همکاران 6تواند در کاهش یا افزایش فرسودگی شغلی آن ها تأثیر گذار باشد. بر اساس نظریه استرنبرگ شیوه های متفاوت پردازشاطلاعات افراد، سبک های تفکر نام دارد (زانگ 7 و استرنبرگ، 2005 ). این سبک ها بر نظریه خود- حکومتی ذهنی 8 استرنبرگ( 1997 ) استوار است. به گفته استرنبرگ، سیزده سبک تفکر در پنج بعد کارکردها شامل سبک های تفکرقانونگذارانه 9، اجرایی 10 و قضایی 11 ، سطوح؛ شامل سبک های کلی 12 و جزیی 13 ، گرایش ها؛ شامل سبک های آزاد اندیش 14 و محافظه کار 15 ، شکل ها؛ شامل سبک های تک قطبی 1، سلسله مراتبی 2، الیگارشی 3، آنارشی 4 و حوزه ها؛ سبک های تفکر درونی 5 و بیرونی 6 از یکدیگر متمایز می گردند. با توجه به آنچه گفته شد پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی و سبک های تفکر در بین معلمان می پردازد.