بررسی دادرسی اطفال و نوجوانان بزهکار در حقوق تطبیقی

امروزه به یمن دستاوردهای ناشی از تحولات حقوقی و جرم شناختی، دیگر طفل همانند گذشته فردی بزرگسال ولی در ابعاد کوچک که دارای همان مسیولیت کیفری فرد بزرگسال باشد، محسوب نمی شود. طفل در دنیای امروز از جایگاه فردی برخوردار میباشد که شخصیت، روان و جسم وی در حال شکل گیری و رشد است و به همین جهت در مقابل بزه کاری و بزه دیدگی آسیب پذیر میباشد.( نجفی ابرندآبادی، از حقوق کیفری تا حقوق کیفری صغار، عباچی، حقوق کیفری اطفال در اسناد سازمان ملل متحد، 1380، ص .(10 این ویژگی اخیر، ضرورت برخورداری اطفال و نوجوانان بزهکار از یک برخورد و رفتار افتراقی و متفاوت را آشکار میسازد. این مهم ابتدا در اندیش ه های مکتب تحققی و نظریات مطرح شده در ششمین کنگره انسان شناسی جنایی مورد توجه قرار گرفت، سپس و به تدریج با ظهور مکاتب چهارگانه جرم شناسی واکنش اجتماعی روند شکل گیری یک رفتار یا سیاست افتراقی نسبت به اطفال و نوجوانان بزهکار سرعت بیشتری به خود گرفت، به گونهای که در کشور های مختلف تحت تاثیر این اندیش ه ها، مقررات خاصی در مورد اطفال و نوجوانان بزهکار وضع شد. در بعد بین المللی نیز مقررات سازمان ملل متحد در بر دارنده اصول راهنما گونهای است که مجموع آنها سیاست جنایی سازمان ملل متحد در قبال اطفال و نوجوانان بزهکار را تشکیل میدهد. از جمله موضوعات مهم این سیاست جنایی افتراقی، سازمان و آیین دادرسی اطفال و نوجوانان بزهکار است. این سازمان دارای ویژگیهایی چون برخورداری از نیروهای متخصص، ماهیت قضایی- اجتماعی داشتن و چند نهادی بودن میباشد. لذا آیین دادرسی اطفال و نوجوانان بزهکار دارای ویژگیهایی چون پرهیز از دادرسی و رعایت تضمینات حقوقی طفل متهم و پیروی آن از یک الگوی تلفیقی ( تنبیهی، بازپروری و ترمیمی) میباشد مورد توجه کشورهای مختلف بوده که در این مقاله سعی بر این است که این موارد مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

حقوق ، فرانسه ، انگلستان ، ایران ، آیین دادرسی ، بزهکاری ، اطفال ، نوجوان