جنبه های بزه دیده شناسانه مقررات کیفری ناظر بر اطفال و نوجوانان در ایران

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 408

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONFHAKIM01_154

تاریخ نمایه سازی: 11 شهریور 1397

چکیده مقاله:

از دهه1950 میلادی بزه دیده به یکی از موضوعات جدی مطالعات جرم شناختی تبدیل شده است.تا قبل از این، در عرصه جرم شناسی و برای علت شناسی رفتارهای مجرمانه صرفا بر بزه کار و مولفه های پیرامون وی تمرکز می شد.این که،مثلااختلالات روانی،خصیصه های زیستی،عوامل محیط مدار چه تاثیری بر گرایش یافتن افراد به سمت بزه کاری دارند.اما،با انتشار نگرش های هانس فون هنتیگ در چارچوب کتاب بزه کار و بزه دیده وی جهت مطالعاتی متفاوت و جدیدی در پهنه جرم شناسی بوجود آمده است..بر این اساس،در فرآیند علت شناسی جرم باید علاوه بر مولفه های مرتبط با بزه کار به خصیصه ها و وضعیت بزه دیدگان نیز توجه کرد.نوع و شیوه رفتار بزه دیدگان،موقعیت آنان مانند کودکی و سالمندی از جمله مولفه های بزه دیده مدار هستند که از منظر هانس فون هنتیگ باید در علت شناسی جرم به منظور شناسایی میزان سهم بزه دیده در فرآیند ارتکاب بزه کاری مد نظر و محور بررسی ها قرار گیرند..کودکی ونوجوانی از جمله های مولفه های مهم هستند که در چارچوب این شاخه بزه دیده شناسانه و برای علت شناسی جرم محور توجهات می باشند.اما،بعد دیگر بزه دیده شناسی چگونگی حمایت از بزه دیدگان است.در این رویکرد همواره در زمینه شیوه های حمایت از بزه دیدگان؛ البته با توجه به خصیصه های هر یک از آنان؛ نظردهی می شود.توجه به ویژگی های بزه دیدگان جهت حمایت از آنان بستری برای افتراقی سازی حمایت ها در این عرصه فراهم آورده است.در این میان،کودکی و نوجوانی از مهم ترین خصیصه ها هستند که به شکل گیری حمایت افتراقی از این بزه دیدگان انجامیده است.زیرا،این دسته به جهت شرایط سنی و جسمی از درک و توان کافی برای مراقبت از خود برخوردار نیستند و بر همین اساس باید با اتخاذ تدابیر افتراقی نسبت به حمایت از این دسته سیاست گذاری کرد.در قلمرو سیاست جنایی ایران توجه خاص به کودکان و نوجوانان بزه دیده از دهه1380آغاز شده است.قانون گذار نخستین بار با تصویب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در سال1381رویکرد ویژه ناظر به حمایت از این دسته را به رسمیت شناخته است تا از این طریق پایه های نظام حمایت افتراقی از این کودکان و نوجوانان تشکیل شود.این روند، با وجوداین که در مقررات گذاری های بعدی هم دنبال شد، به نظر می رسد مثل قانون پیشین چندان حمایت افتراقی مطلوب را پدید نیاورده است.به همین جهت،در این نوشتار سیاست جنایی تقنینی ایران در زمینه چگونگی حمایت از کودکان و نوجوان بزه دیده مورد بررسی قرار می گیرد تا پس از شناسایی چالش ها،راه کارهای مناسب در این خصوص ارایه شود.

نویسندگان

یاسمن خواجه نوری

استادیار دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی